فایل های مشابه شاید از این ها هم خوشتان بیاید !!!!
توضیحات محصول دانلود پاورپوینت تحلیل و بررسی نظريه گشتالت و ارزیابی اصول كلي نظريه گشتالت (کد13002)
دانلود پاورپوینت تحلیل و بررسی نظریه گشتالت و ارزیابی اصول کلی نظریه گشتالت
\nنظریه گشتالت
\n\n عنوان های پاورپوینت :
\n\nتحلیل و بررسی نظریه گشتالت و ارزیابی اصول کلی نظریه گشتالت
\nنظریه گشتالت
\nعناوین
\nتعریف
\nنظریه گشتالت
\nبنیانگذاران گشتالت
\n- امانوئل کانت
\n- جان استوارت میل
\n- کریستیان فن ارن فلس
\n- کارل اشتومف
\nاصول کلی نظریه گشتالت
\nپدیده ی حرکت آشکار ورتایمر
\nآزمایش نقاط نورانی(پدیده ی فای)
\nتوجیه پدیده فای
\nمثال موسیقی
\nکاربرد نظریه میدانی
\nمخالفت با فرضیه ثبات
\nتجربه قیاسی: از کل به جزء پی بردن
\nاصل کلیت
\nکل با مجموع اجزاء متفاوت است.
\nقانون پرگنانس
\nقوانین گشتالت
\nقانون مجاورت
\nاصل شباهت
\nقانون پیوستگی خوب
\nقانون بستگی
\nقانون نقش / زمینه
\nدر شکل زیر چه می بینید؟
\nآزمایشات کهلر بر روی میمون ها
\nمقایسه تعاریف
\nمقایسه ویژگی ها
\nمقایسه ارتباط معلم و شاگرد از دیدگاه رفتارگرایان و گشتالت
\nمقایسه ماهیت انسان از دیدگاه رفتارگرایی و گشتالت
\nماهیت انسان از دیدگاه رفتار گرایان
\nماهیت انسان از دیدگاه روانشناسی گشتالت
\nمقایسه کلی رفتارگرایی و گشتالت
\nرفتارگرایان
\nگشتالت
\nگشتالت درمانی
\nانتقادها و سرنوشت نظریه
\nمنابع
\n\n \n\n \n\n
\n\nقسمت ها و تکه های اتفاقی از فایل\n\n \n\nاصل شباهت\n\nذهن، عناصر مشابه را به واحدها یا کلیت های جمعی گروه بندی می کند . این شباهت ممکن است به روابط شکل ، رنگ، اندازه یا شفافیت بستگی داشته باشد. عناصری که شبیه به نظر می رسند به عنوان بخشی از یک شکل درک میشوند\n\nدر این شکل به نظر می رسد که مثلثی در داخل دایره وجود دارد.\n\nقانون پیوستگی خوب\n\nذهن الگوهای بصری ، شنوایی و جنبشی را ادامه می دهد. هر زمان که عناصر الگو یک جهت خاص را نشان دهند، افراد تمایل دارند خط سیر را دنبال کنند.\n\nافراد تمایل به ترسیم یک خط ممتد خوب دارند.\n\nقانون بستگی\n\nانسان ها تمایل دارند تا با تکمیل یک خط سیر و نادیده گرفتن خلأها در شکل یک فضا را محصور کنند.\n\nافراد تمایل دارند این اشکال را کامل فرض کنند. در سمت راست مثلث کامل و در سمت چپ دایره کامل.\n\nقانون نقش / زمینه\n\nیک محرک مجزا از زمینه ی آن درک می شود.\n\nاین شکل طوری به نظر می رسد که انگار یک مربع در داخل دایره است یا این که یک سوراخ مربع شکل در داخل دایره شکل گرفته است.\n\nدر شکل زیر چه می بینید؟ یک گلدان و احیاناً یک میز سفید به عنوان نقش بر روی زمینه سیاه و یا تصویر دو نیم رخ سیاه که روبروی هم قرار گرفته اند، بر روی زمینه سفید\n\nگشتالت در برابر روان شناسی اراده گرایی وونت و رفتارگرایی واتسون\n\nعلت وجودی تضاد مکتب گشتالت علیه روان شناسی اراده گرایی وونت و رفتارگرایی واتسون جزئ گرایی این دو مکتب بود. از نظر وونت وظیفه روان شناس مطالعه ی تجارب هشیار آدمی و ساختمان کلی هشیاری است. او معتقد بود برای شناخت هر چه بهتر هشیاری ، می توان آن را به عوامل سازنده اش یعنی احساس های مجرد تفکیک کرد.\n\nدر عوض مکتب گشتالت بر هیئتی شناختی و رفتاری تأکید دارد و اظهار می دارد اگر کلی را به اجزای سازنده آن تقسیم کنیم، خواه و ناخواه معنا و مفهوم اصلی خود را از دست خواهد داد.\n\nواتسون می گوید روانشناسی از نظر روانشناسی رفتارگرا دانشی تجربی و کاملاً عینی و نیز رشته ای از علوم طبیعی است. هدف نظری آن پیش بینی و ضبط رفتار است و برای شناخت رفتار می توان آن را به اجزای کوچک تر تقسیم کرد\n\nیادگیری در مکتب گشتالت\n\nآزمایشات کهلر بر روی میمون ها\n\nنظریه ی گشتالت یادگیری را پدیده ای ادراکی می داند. از نظر آن ها وجود یک مسئله یا مشکل موجب عدم تعادل روانی یا تنش می شود، که تا زمان حل مشکل باقی می ماند ، مادامی که تنش وجود دارد فرد از فرایند شناختی آزمایش و خطا استفاده می کند. تا سرانجام موفق شود راه حلی برای مشکل خویش بیابد. مشکل همچنان در یک حالت حل نشده باقی می مانند تا این که برای حل آن ها بصیرت پیدا شود. یادگیری بصیرتی فرایندی ناگهانی و کامل است و اجازه می دهد مسیر عمل به سهولت و فارغ از خطا جریان پیدا کند. اطلاعاتی که با کمک بصیرت کسب شده است در ذهن ذخیره می شود به طوری که آدمی می تواند از آن ها در موقعیت های مشابه بعدی استفاده کند. کهلر بصیرت پیدا کردن نهایی در حل یک مسئله پس از فرایند آزمایش و خطا را تجربه ی "آها" می نامد.\n\nدر انسان یادگیری با بصیرت به مراتب مفیدتر و ساده تر است، کمتر دستخوش فراموشی می شود و بهتر از هر نوع یادگیری دیگر، از جمله حل مسئله با کمک حفظ کردن قابل انتقال است.\n\nمقایسه یادگیری در رفتار گرایی با گشتالت\n\nمقایسه تعاریف\n\nگشتالت\n\nالف) هر گونه تغییر در بینش یادگیری است\n\nرفتارگرایی\n\nالف) هرگونه تغییر در رفتار یادگیری است\n\nمقایسه ویژگی ها\n\n1-راه حل های یادگیری بصیرتی براساس دوباره سازی ادراکی مسئله صورت می گیرد. به عبارت دیگر، فرد راه حل را یا می بیند یا درک می کندف نوعی درک در لحظه است، یا به زبان ساده تر: آها پیدایش کردم\n\n2-- یادگیری بصیرتی به پاداش نیاز ندارد، زیرا پاداش در بطن یادگیری وجود دارد.\n\n3- راه حل های حاصل از یادگیری بصیرتی را می توان از یک مسئله به مسئله دیگر تعمیم داد\n\n-یادگیری فرایندی است که با کمک روش آزمایش و خطا صورت می گیرد و یادگیری آن گام به گام و تدریجی است.\n\n2-براساس تنبیه و تشویق تقویت می شود.\n\nیافته های ناشی از این نوع یادگیری تعمیم پذیر نیست\n\nمقایسه ارتباط معلم و شاگرد از دیدگاه رفتارگرایان و گشتالت\n\nگشتالت\n\n1-معلم فضایی تسهیل کننده برای فعالیت آزادانهی شاگردفراهم می کند .\n\n2-معلم راهنما و مساعد ت کننده است .\n\n3-یادگیری از طریق کاوشگری در فرا گیر صورت می گیرد . لذا فرد در تجربیات یاد گیری نقش فعال دارد .\n\n4-ارتباط معلم وشاگرد، رابطه ی دو جانبه بر مبنای تاثیر وتاثر در فضای مناسب یاد گیری و تجربه اندوزی می باشد\n\nرفتارگرایان\n\n1--دراین رویکرد معلم نقش کلیدی و اساسی دارد .\n\n2- موضوع آموزشی را مشخص می کند.\n\n3-دانش آموز در یافت می کند . وپاسخ می دهد .\n\n4-نوع ارتباط یک جانبه است .\n\n5-فعالیت فکری و فیزیکی شاگرد به حد اقل می رسد\n\nمقایسه ماهیت انسان از دیدگاه رفتارگرایی و گشتالت\n\nماهیت انسان از دیدگاه رفتار گرایان\n\nدر نظر رفتارگرایان انسان ذاتا نه خوب است و نه بد ، بلکه یک ارگانیزم تجربه گرا است که استعداد بالقوهای برای همه نوع رفتار دارد. به اعتقاد این گروه انسان در بدو تولد همانند صفحه سفیدی است که هیچ چیزی بر آن نوشته نشده است. او به منزله یک موجود واکنشگر به حساب میآید که در قبال محرکهای محیطی پاسخ میدهد. رفتار او پاسخی به تحریک است که قسمت اعظم این تحریک بیرونی است ولی تا حدودی هم درونی است. او رفتاری قانونمند و پیچیده دارد که به شدت تحت تاثیر محیط قرار دارد و اصولا انسان تا حدود زیادی ماحصل محیطش است. رفتار گرایان مفهوم اراده آزاد را مطلقا انکار میکنند و اعتقاد ندارند که فرد میتواند به شیوهای رفتار کند که به حوادث پیشین وابسته نباشد. انسان را موجودی میدانند که بر اساس شرطی شدنش زندگی میکند نه براساس عقایدش. او موجودی است که خودش را کنترل نمیکند بلکه بوسیله عاداتش کنترل میشود. به نظر آنها انسانهای خوب نیز مانند اتومبیلهای خوب باید تولید شوند و کار مهندسان رفتار و رفتار درمانگران آن است که افراد خوب بوجود بیاورند. به نظر آنها تمام ویژگیهای خوب و بد انسان حاصل محیط است.\n\nماهیت انسان از دیدگاه روانشناسی گشتالت\n\nاز نظر صاحبنظران گشتالتی انسان از نظر عملی ماهیتی تعاملی و از نظر اخلاق ، طبیعتی خنثی دارد. در این دیدگاه انسان به منزله یک ارگانیزم و یک کل است که نیاز شدیدی به محیط و تعامل با آن دارد. انسان کلا یک موجود احساس کننده ، تفکر کننده و عامل است که از لحاظ اخلاق نه خوب است و نه بد. روانشناسان گشتالتی به ذاتی بودن نیاز انسان به سازمان و وحدت تجربه ادراکی معتقدند. انسان تمایل دارد تا در جهت چیزهای کل و یا هیاتهای خوب حرکت کند تا از تنشهای خود بکاهد و کلیت خود را به ظهوربرساند. تمایل اساسی انسان تلاش برای کسب تعادل به عنوان یک ارگانیزم است. ارگانیزم انسان یک واکنش کننده یا دریافت کننده منفعل و فعل پذیر نیست. یک ادراک کننده و سازمان دهنده فعال است که بر طبق نیاز و علاقه خودش اجزای جهان مطلق را انتخاب میکند و دنیای خودش را از دنیای عینی بوجود میآورد. چون ارگانیزم موجودی خود کفا نیست پیوسته با محیط خود در تعامل است تا به نیازها و علائق خود جامعه\n\nمقایسه کلی رفتارگرایی و گشتالت\n\nرفتارگرایان\n\n1-روان شناسان مکتب رفتار گرایی معتقد بودند که برای مطالعه ی پدیده های پیچیده ی یادگیری باید آنها را به اجزای ساده تجزیه کرد و از طریق مطالعه ی این اجزای ساده به شناسایی پدیده های پیچیده دست یافت . 2-اصلی نظریه های رفتار گرا معمولاَ تعیین کردن روابط موجود بین رفتار و پیشایندهای آن و همین طور پیامدهای آن بود3- موضوعهای مورد علاقه روان شناسی شناختی ، فعالیتهای ذهنی عالی است که از مهـم ترین آنها این موارد هستند : ادراک ( چگونه انرژی های جسمانی به تجربه های با معنی تبدیل می شود ) ، تشکیل مفهوم ، حافظه ،زبان ، تفکر ، مسئله گشایی و تصمیم گیری4-، نظریه های شناختی از نظر گستره یا دامنــه کمتر از نظـریه هـای رفتاری مانند نظریه هال یا اسکیـنر ، بلند پرواز هسـتند . برای ساختن نظریه های شناختی کلی که کل یادگیری و رفتار انسان را توضیح دهند ، تلاش کمی صورت گرفته است . در چند دهه اخیر ، به جای ساختن نظام های کلی ، روی پژوهش عمیق در زمینه های خاص تاکید شده است\n\nگشتالت\n\n1-روان شناسان مکتب گشتالت و یا شناخت گرایی مخالف روش کاهش گرایی یا تجزیه کردن پدیده های روان شناختی هستند . به اعتقاد آنان اندیشه های انسان از ادراکات کلی معنی دار تشـــکیل می یابند نه از مجموعه هایی از تصاویرذهنی جزیی که از راه تداعی به یکدیگر مرتبط می شوند لذا از آنجا که پدیده های ادراکی جنبه کلی دارند یادگیری را باید با توجه به این کل نگری مورد مطالعه قرار داد\n\n2- هدف اصلی نظریه های شناختی این است که درباره فرایندهای میانجی بین درون داد و برون داد ، استنباط های معقول و مفیدی صورت گیرد .\n\nگشتالت درمانی\n\nتصور می شود که گشتالت درمانی از روان شناسی گشتالت منشأ گرفته است در حالی که در حقیقت چنین نیست و شباهت این دو فقط شباهتی اسمی و ترمینولوژیک است. شناخت درمانی را نخستین بار فردریک پرلس مطرح کرد و در کتابش اعلام کرد که روش درمانی اش بسیار رادیکال است و از خواننده دعوت می کند تا خلوت خصوصی خود را تسخیر کند و با کمک کشف خویش به مشاهده ی دقیق خویش در عمل بپردازد. او نوشته است از روان شناسی گشتالت در هر زمینه که به ما کمک کند استفاده می کنیم، مثلاً از ترمینولوژی خاص روانشناسی گشتالت بهره می گیریم.\n\nبا این همه دانشمندان این گونه ادعاهای خیالی پرلس را رد می کنند زیرا بین این دو مقوله کوچک ترین ارتباطی وجود ندارد و از این گذشته پرلس قبول می کند که روش او به هیچ وجه مورد توجه گشتالت گرایان قرار نگرفته و اعتراف می کند هرگز سطری هم از نوشته های بنیانگذاران این مکتب را مطالعه نکرده است.\n\nانتقادها و سرنوشت نظریه\n\nروانشناسی گشتالت نیز همانند هر مکتب روانشناسی دیگر مورد انتقادهای شدید قرار گرفته است. لبه تیز این حملات بیشتر متوجه مفاهیم اصلی و اصطلاحات نسبتاً مبهم و پیچیده ای است که در این مکتب به کار رفته است. حتی معنای خود کلمه گشتالت هم هنوز به درستی معلوم نیست و در هیچ زمانی موفق نشده اند برای آن برابر مناسبی پیدا کنند. واژه هایی همانند پرگنانس، بصیرت و میدان پویایی مغز هم هم اینگونه اند.\n\nرفتارگرایان از مکتب گشتالت این گونه انتقاد می کنندکه هشیاری را موضوع مطالعات و هدف اصلی خود قرار داده است و ادعا می کنند که مطالعه ی هشیاری بازگشتی ارتجاعی به دوران هایی است که موقعیت های متافیزیکی، روانشناسی را گرفتار دردسرهای بزرگی کرد. زیرا مطالعه هشیاری با کمک روش درون نگری فرایندی کاملاً فردی، خصوصی و تکرار ناپذیر است و موضوع روانشناسی علمی در عصر کنونی باید عینی و قابل اندازه گیری باشد. در برخی جوامع دانشگاهی تئوری های ادراک گشتالت به جای آن که دارای ماهیت تبیینی باشند به خاطر ماهیت توصیفی شان مورد انتقاد قرار میگیرند و به همین خاطر برخی آن ها را اضافی یا بدون اطلاعات مفید می دانند.\n\nمکتب روان شناسی گشتالت در بین مکاتب اصلی روان شناسی آمریکا موفققیت چندانی به دست نیاورد و کهلر اعتراف می کرد که تاثیر روانشناسی گشتالت بسیار مجدود است زیرا هسته ی مرکزی تحقیقات آن را مطالعه درباره ی ادارک تشکیل می دهد. در حالی که هدف اصلی روانشناسی آمریکا مطالعه ی یادگیری است. هر چند کهلر به مبحث یادگیری علاقه مند بود و آزمایش هایی هم انجام داد که هنوز مورد توجه روان شناسان است . البته تنها روانشناسی گشتالت نیست که به چنین سرنوشتی دچار شده است بلکه بیشتر مکاتب روانشناسی سرانجام مشابهی داشته اند امروز دیگر روانشناسی از مکاتب مختلف تشکیل شنشده است بلکه مکتبی التقاطی است که گزیده ی نتایج همه تحقیقات روانشناسی را صرفنظر از تعلق آن ها به هر مکتبی گردآوری کرده است.\n\nیکی از مهم ترین خدمات روانشناسی گشتالت این بود که توجه روانشناسان را به جای تقسیم هوشیاری و رفتار به اجزای سازنده ی آنها، به جنبه ی کلی رفتار و هشیاری معطوف کرد.\n\n \n\n \n\n30 تا 70 درصد پروژه | پاورپوینت | سمینار | طرح های کارآفرینی و توجیهی | پایان-نامه | پی دی اف مقاله ( کتاب ) | نقشه | پلان طراحی | های آماده به صورت رایگان میباشد ( word | pdf | docx | doc )