ساخت پاوپوینت با هوش مصنوعی
کم تر از 5 دقیقه با هوش مصنوعی کافه پاورپوینت ، پاورپوینت بسازید
برای شروع ساخت پاورپوینت کلیک کنید
شما در این مسیر هستید :خانه / محصولات / Powerpoint / دانلود پاورپوینت تجزیه و تحلیل مديريت استراتژيك (کد16989)
سفارش انجام پاورپوینت - بهترین کیفیت - کم ترین هزینه - تحویل در چند ساعت 09164470871 ای دی e2proir
شناسه محصول و کد فایل : 16989
نوع فایل : Powerpoint پاورپوینت
قابل ویرایش تمامی اسلاید ها دارای اسلاید مستر برای ویرایش سریع و راحت تر
امکان باز کردن فایل در موبایل - لپ تاپ - کامپیوتر و ...
با یک خرید میتوانید بین 342000 پاورپینت ، 25 پاورپوینت را به مدت 7 روز دانلود کنید
فایل های مشابه شاید از این ها هم خوشتان بیاید !!!!
مديريت استراتژيك
چكيده
اين مقاله به بحث مديريت استراتژيك ميپردازد؛ ابتدا بحث با تعريفي پيرامون مديريت و استراتژي آغاز میشود. فرايند مديريت استراتژيك در پنج مرحله، 1- تجزيه و تحليل محيطي، 2- پايهگذاري جهتگيري سازماني، 3- هدفگذاري، 4- تعيين و تدوين استراتژيها، 5- بسترسازي و اجراي استراتژيها و كنترل استراتژيها توضيح داده شده است.
مهارتهاي بنيادين شامل مهارت تعامل، تخصيص، نظارت و سازماندهي ميشود. پژوهشهاي انجام گرفته ، مزايايي را براي تفكر استراتژيك و تعهد عميق به فرايند مديريت استراتژيك قايل است، از جمله تفكر و تعهد استراتژيك:
سطوح مختلف مديريت سازمان را در تعيين اهداف ، هدايت و راهنمايي مي كند.
شناسايي و پاسخگويي به موج تغييرات، فرصتهاي جديد و تهديدات در حال ظهور را تسهيل مي كند.
منطق مديريت را در ارزيابي نياز به سرمايه و نيروي كار تقويت مي سازد. دانلود پاورپوینت تجزیه و تحلیل مديريت استراتژيك
5- سازمان را قادر ميسازد كه موقعيت واكنشي (Reactive) خود را به وضعيت كنشي وآيندهساز (Proactive) تبديل كند.
مزاياي فوق به سازمانها توانايي آن را ميبخشد كه به جاي آن كه صرفاً پاسخگوي نيروهاي رقابتي بوده و در مقابل شرايط متغير حاكم بر خود واكنش نشان دهند ، خود بر آنها تأثير گذارند.
مقدمه
از لحاظ مفهومي مديريت استراتژيك با تحول در تئوريهاي مديريت همگامي دارد. مكاتب كلاسيك رفتاري و كمي مديريت بر جنبههايي از سازمان و عملكرد آن تأكيد ميكردند كه توسط مديريت قابل كنترل بود. مسايلي از قبيل برنامهريزي توليد، رفتار زيردستان، بهبود محيط كار، نقش گروههاي غيررسمي در بازدهي كار، مدلهاي كمي تصميمگيري و غيره. ليكن هرگز فضاي سياسي جامعه ، احساس افراد و نهادهاي خارج از سازمان، مسأله اصلي آنها نبود. چرا كه محيط از ثباتي نسبي برخوردار بود و چنين نيازي هم احساس نمي شد. به تدريج با رشد مستمر اقتصادي، اوضاع قابل اطمينان محيطي از ميان رفت و تغييرات و حوادث شتابنده اي در جهان اتفاق افتاد. لذا تغييرات و دگرگونيهاي سريع و پيچيده جامعه و تأثير آن بر رشد و توسعه شركتها موجب شد كه مديران توجه خود را به محيط سازمان معطوف گردانند و مفاهيمي مانند سيستم، اقتصاد، برنامهريزي بلند مدت، استراتژي و فرايند مديريت استراتژيك مورد توجه صاحبنظران مديريت قرار گيرد. اين مفاهيم و نظريات پاسخ علم مديريت به دگرگوني و تغييرات وسيع اقتصادي واجتماعي بود.
توجه به محيط، آگاهي از تاثير متغيرهاي محيطي و ارائه چشم اندازي از فعاليت آينده براي سازمانها، لزوم آمادگي براي برخورد با تغييرات مداوم را توجيه ميكند. وجود عدم قطعيتهاي محيطي (Uncertainities) در مسايل سازماني به لحاظ مبهم بودن و طبيعت احتمالي رخدادهاي آتي و آمادگي سازمانها جهت تغيير، برخوردي متفاوت با تغيير، نوع تصميمات، عوامل جديد مؤثر بر تصميمگيري و قطعيت در مورد تغييرات آينده، توجه به استفاده از مدل مديريت استراتژيك را افزونتر ميكند.
تعريف مديريت
درباره تعريف مديريت اتفاق نظر خاصي در دست نيست و صاحبنظران و نظريه پردازان علم مديريت با اهداف و سوگيريهاي گوناگون، تعاريف متفاوتي ارائه كردهاند.
- مديريت عبارتست از: هنر انجام كار به وسيله ديگران (فالت،1924).
- فراگرد تبديل اطلاعات به عمل؛ اين فراگرد تغيير و تبديل را تصميمگيري ميناميم (فوستر، 1967).
- فراگرد هماهنگسازي فعاليت فردي وگروهي در جهت هدفهاي گروهي (دانلي و همكاران،1971).
- فراگرد برنامه ريزي، سازماندهي، رهبري و نظارت كار اعضاي سازمان و استفاده از همه منابع موجود سازماني براي تحقق هدفهاي مورد نظر سازمان (استونر و همكاران، 1995).
تعريف عملياتي (Operational definition)، مفهوم مديريت را با رعايت ملاكهاي عيني منوط ميسازد. از اين رو، اگر در موقعيتي ملاكهايي شامل فعاليت منظم و سازمان يافته، هدفها، روابط ميان منابع، انجام كار به وسيله ديگران و تصميم گيري برقرار باشد، ميتوان گفت در آن موقعيت ،مديريت اعمال ميشود (كلاندوكينگ،1972).
استراتژي
بد نيست ابتدا به ريشه لغوي استراتژي اشاره شود. واژه استراتژي (Sterategy) از ريشه يوناني strategema به معناي فرمانده ارتش، مركب از stratos به معني ارتش و ago به معناي رهبر گرفته شده است.مفهوم استراتژي ابتدا به معناي فن، هدايت،تطبيق و هماهنگسازي نيروها جهت نيل به اهداف جنگ در علوم نظامي بكار گرفته شد. در جاي ديگر استراژي بدين شكل تعريف ميشود: «استراتژي (Strategy) مجموعه اي از اهداف اصلي و سياستها و برنامههاي كلي به منظور نيل به اين اهداف است به گونه اي كه قادر به تبيين اين موضوعات باشد كه در چه كسب و كاري (Business) و چه نوع سازماني فعاليت ميكنيم و يا ميخواهيم فعاليت نماييم.»
تعريف ديگري هم از استراتژي ميتوان ارائه كرد: « استراتژي يك برنامه واحد ، همه جانبه و تلفيقي است كه محاسن يا نقاط قوت اصلي سازمان را با عوامل و تغييرات محيط مربوط ميسازد و به نحوي طراحي ميشود كه با اجراي صحيح آن از دستيابي به اهداف اصلي سازمان اطمينان حاصل شود».
سپس نظريه پردازن علم مديريت، استراتژي را چگونگي تخصيص مطلوب منابع كمياب،جهت رسيدن به اهداف اقتصادي تعريف كرده اند. استراتژي تعيين كننده زمينههاي فعاليت در محيطي پيچيده و پويا و ابزاري است كه به عنصر انساني در يك نظام سازماني حيات بخشيده و افراد را به حركت وا ميدارد.آنسوف(Ansoff) به عنوان اولين دانشمندي كه استراتژي را به شكل جامع و معنادار توضيح داد، معتقد است كه هر قدر بين اهداف و فعاليتهاي فعلي سازمان سازگاري بيشتري وجود داشته باشد، نرخ رشد و توسعه بزرگتر و منظم تر خواهد بود.
شاندلر (Chandler,1962) استراتژي را به اين صورت تعريف ميكند:
استراتژي عبارت است از يك طرح واحد، همه جانبه و تلفيقي كه نقاط قوت وضعف سازمان را با فرصتها و تهديدهاي محيطي مربوط ساخته و دستيابي به اهداف اصلي سازمان را ميسر ميسازد.
اندروز(Andrews ،1971) ميگويد: استراتژي عبارت است از الگوي منظورها، مقاصد، اهداف، خط مشيهاي اصلي و طرحهايي جهت دستيابي به اهداف.
ميتزبرگ (Mintzberg) تعريف كوتاهي راجع به استراتژي ارائه داده است.از نظر وي استراتژي عبارت است از الگوي به جريان انداختن تصميمات. در حال حاضر نيز در زبان فارسي واژه استراتژي را از نظر لغوي راهبرد معني ميكنند.
مديريت استراتژيك
مديريت عبارت است از فرايند تضمين دستيابي سازمان به فوايد ناشي از به كارگيري استراتژيهاي مناسب.طبق اين بيان، يك استراتژي مناسب مطابق با نيازمنديهاي يك سازمان در زمان مشخص تعريف ميشود.فرايند مديريت استراتژيك شامل شش گام متوالي و مستمر است:
1- تجزيه و تحليل محيطي
2- پايه گذاري جهتگيري سازماني
3- هدفگذاري
4- تعيين و تدوين استراتژيها
5- بسترسازي و اجراي استراتژيها
6- كنترل استراتژيها
دانلود پاورپوینت تجزیه و تحلیل مديريت استراتژيك
هدف گذاري
براي كلمه «هدف» (objective) در متون مديريتي تعابير بسياري وجود دارد و البته در خارج از كتب مديريتي نيز به معناي مختلفي استفاده ميشود. حتي شايد بتوان ادعا كرد كه در مورد آن بيش از هر مفهوم برنامه ريزي بحث و نظر وجود داشته است. تعريف اسكات (scott) از هدف به شرح زير است:
«اهداف»، بيان كننده منظور (purpose) برنامه ريزي در طرحها و برنامهها هستند.آنها در چارچوب فرايند برنامه ريزي تدوين شده، ايدههاي مبهم و تجربي را به منظورها و نتايج مشخص تبديل ميكنند. هدفگذاري جزء لاينفك يك برنامهريزي است ، اگرچه ممكن است اهداف به صورت نا آگاهانه تعريف شده باشند.
اهداف سازماني مقاصدي هستند كه سيستم مديريت باز در جهت آنها حركت ميكند. وروديها، فرايندها و خروجيهاي يك سازمان همگي در راستاي رسيدن به اهداف عمل ميكنند. اهداف سازماني مناسب منعكس كننده منظور يك سازمان هستند. به عبارت ديگر مستقيما ً از مأموريت سازمان منتج ميشوند. سازمانها براي منظورهاي متفاوتي وجود دارند و بنا براين داراي اهداف خاصي هستند.
«آنسوف» به اهداف به منزله ابزارهاي تصميم گيري خاصي نگاه ميكند كه مديريت را به سمت ارزيابي عملكرد سازمان در رسيدن به منظورها سوق ميدهد. طبق نظر « دراكر» هر سازمان ميتواند اهداف متعددي داشته باشد. در اين راستا از ديدگاه «هامبل» (Humble) مديريت بر يك سازمان ميسر نيست، مگر با مديريت بر اهداف سازمان، شامل برنامه ريزي براي رسيدن به اهداف مورد نظر، اجراي فعاليتهايي در راستاي رسيدن به اهداف مورد نظر، بررسي نحوه عملكرد در رسيدن به اهداف و در نهايت اقدام اصلاحي براي دستيابي كارآمد و اثربخشتر به اهداف سازماني اين نظريه امروزه به عنوان «مديريت ازطريق اهداف» يا‹Management by objective-MBO› مطرح است.
تعيين و تدوين استراتژيها
مديران پس از تجزيه و تحليل محيط، تعيين جهت گيري سازماني و تعريف مأموريت، ارزشها، چشم انداز و اهداف سازماني آماده تعيين استراتژيهاي سازماني ميباشند. تعيين استراتژي عبارتست از فرآيند تعيين زمينههاي عملكرد مناسب جهت دستيابي به اهداف سازماني در راستاي مأموريت و فلسفه وجودي سازمان. به عبارت ديگر استراتژيها ميبايست تحليلهاي محيطي را منعكس كرده و منتج به رسيدن به مأموريت و اهداف سازماني شوند. روشها و مدلهاي تعييين استراتژي به تبع مديريت استراتژيك، ازيك تكنيك و دستورالعمل خاص پيروي نكرده، هريك حاوي يك مفهوم و يك بينش هستند. در اين راستا مدلهاي برنامه ريزي استراتژيك بسياري موجود ميباشند كه انتخاب آنها با توجه به ماهيت شركت، وضعيت صنعت مربوطه و شرايط محيطي صورت ميپذيرد. بنابراين ميتوان ادعا كرد كه در هر شركتي كه مديريت استراتژيك پياده شده است، يك مدل برنامهريزي استراتژيك منحصر به فرد به كار رفته است كه در آن عملاً از يك يا چند مدل برنامه ريزي استراتژيك كلاسيك استفاده شده است.
بسترسازي و اجراي استراتژيها
بسترسازي و اجراي استراتژيها پنجمين مرحله از فرايند مديريت استراتژيك است كه استراتژيهاي تدوين شده را به مرحله اجرا ميگذارد. اما بسترهاي كارآمدي كه مديران بنا نهاده اند، بدون يك اجراي منظم و برنامه ريزيشده عملاً بيفايده است. جهت اجراي موفقيت آميز استراتژيها به چهار مهارت بنيادين نياز است:
الف) مهارت تعامل (Intracting skill): كه عبارتست از توانايي اداره كردن افراد طي اجراي استراتژي. مديراني كه ترسها و نااميديهاي سايرين در رابطه با اجراي يك استراتژي جديد را درك ميكنند، آمادگي اين را دارند كه بهترين اجرا كننده باشند. اين مديران تأكيدشان بر اعضاي سازمان و گفتگو براي يافتن بهترين روش به اجرا درآوردن استراتژي است.
ب) مهارت تخصيص (Allocating skill) :كه عبارتست از توانايي تهيه و تدارك منابع سازماني ضروري براي اجراي يك استراتژي. مجريان موفق استراتژيها داراي استعداد زيادي در برنامه ريزي امور، بودجه بندي مالي و زماني و تخصيص ساير منابع بحراني ميباشند.
ج) مهارت نظارت (monitoring skill):كه عبارتست ار توانايي استفاده از اطلاعات براي مشخص كردن اين امر كه آيا مانعي بر سر اجراي استراتژي به وجود آمده است يا خير.
مجريان استراتژيها در صورتي موفق ميشوند كه سيستمهاي بازخور اطلاعاتي بوجود آورند و پيوسته از وضعيت اجراي استراتژيها گزارش بگيرند.
د) مهارتهاي سازمانده (Organising skill): كه عبارتست از توانايي ايجاد يك شبكه از افراد در سرتاسر سازمان كه ميتوانند به هنگام بروز مشكل در اجراي استراتژي، به حل آن مشكل كمك كنند. مجريان موفق اين شبكه را طوري طراحي ميكنند تا افراداي را كه در بر ميگيرند، بتوانند از عهده انواع خاصي از مشكلات قابل پيش بيني برآيند.
به طور كلي، اجراي موفقيت آميز يك استراتژي نيازمند افراد كارآمد، تخصيص منابع موردنياز، نظارت بر روند اجرا و حل به موقع مشكلات برخاسته طي اجرا ميباشند و شايد بتوان گفت كه تجربه ثابت كرده است كه دانستن اينكه چه افرادي ميتوانند مشكلات را حل كنند و قادرند به محض بروز مشكلات به رفع آنها بپردازند، از مهمترين ضروريات ميباشد.
كنترل استراتژيها
كنترل استراتژي به عنوان آخرين گام مديريت استراتژيك، شامل نظارت و ارزيابي فرايند مديريت استراتژيك به عنوان يك كل بوده، نقش تضمين عملكرد مناسب اين فرايند را دارا ميباشد. كنترل تمامي ابعاد تجزيه و تحليل محيطي، پايهگذاري جهت گيريهاي سازماني، تعيين و تدوين استراتژيها، اجراي استراتژيها، حتي نحوه كنترل استراتژيها را در بر دارد. شايان ذكر است كه جهت اجراي استراتژيها ميبايست آنها را به تاكتيك و برنامههاي عملي مربوطه تقسيم نمود. پرواضح است كه استراتژيها قابل كنترل نمي باشند، مگر اينكه برنامههاي عملي مربوطه اجرا و كنترل شوند.
در رويكرد استراتژي يك اصل قوي و بدون تغيير وجود دارد و آن تمركز است. اگر بخواهيم در همه كارها قوي باشيم، در هيچ كاري قوي نخواهيم بود. اين اصل ناشي از محيط رقابتي و محدوديت است و اصولاً استراتژي زاييده اين دو عامل است.
روند تكامل استراتژي در بستر رويكردهاي مختلف تحقق يافته است و رويكرد استراتژي را حاصل يك فرايند تحليلي و قاعدهمند ميدانند.درون مايه اصلي اين روشها تنظيم عوامل دروني(نقاط ضعف، نقاط قوت) و عوامل دروني (فرصتها و تهديدها) به منظور بهرهمندي از منابع نهفته در فرصتها (يا اجتناب از زيانهاي نهفته در تهديدها) است.
رويكرد تجويزي، ذهن انسان را در قالب يك فرايند گام به گام به پيش ميبرد و اين خود مانع بزرگي براي پرواز ذهن به اوج خلاقيتها ميباشد.
طرفداران رويكرد توصيفي، شيوه تحليلي در تدوين استراتژي را مردود دانسته و بر اين باورند كه فرايندهاي گام به گام از پيش تعريف شده نميتوانند ما را به تصميمات درست استراتژيك هدايت كنند. يك استراتژي بديع، خلاق و اثربخش الزاماً از روشهاي قاعدهمند حاصل نميشود. «گري هامل » 5 توصيه اساسي را در فراهم كردن زمينه خلق استراتژي اثربخش پيشنهاد ميكند: پيشنهادهاي جديد، گفتگوهاي جديد، احساسات جديد، ديدگاههاي جديد و تجارب جديد.
استراتژي به دو بخش اصلي تفكيك ميشود: فرصتيابي استراتژيك، راهيابي استراتژيك. فرصتيابي استراتژيك معمولاً از ملاحظه يك پديده آغاز شده و به درك فرصتهاي استراتژيك ميانجامد. راهيابي، راهكارهاي استراتژيك براي دستيابي به منافع استراتژيك را مشخص ميسازد. براي راهيابي استراتژيك دو رويكرد كلي وجود دارد: قاعدهروي و قاعدهشكني. قاعدهروي به تلاش براي يافتن راهكارهايي اطلاق ميشود كه برمبناي قواعد حاكم شكل گرفتهاند. در رويكرد قاعدهشكني، براي حل گلوگاه استراتژيك، تغيير قواعد موجود به قاعدهاي كه شانس استفاده از فرصت را براي سازمان افزايش دهد مورد توجه قرار ميگيرد.
استراتژي برنامه نيست ولي براي ظهور، رشد و اثربخشي نيازمند برنامه است. هيچ سازماني را نميتوان صرفاً با استراتژي اداره كرد. برنامهريزي، زيربناي ادارة سازمانها است. «استراتژي» و «برنامه» دو ابزار مديريتي مكمل يكديگر هستند. ساختار تحليلي استراتژي از سه بخش اصلي تشكيل ميشود: فرصتيابي استراتژيك، تحليل گلوگاه، راهيابي استراتژيك. اين ساختار روند تكوين استراتژي را بيان ميكند. در رويكرد استراتژي اثربخش، هيچ الگوريتمي براي دستيابي قطعي به يك استراتژي وجود ندارد. درعوض اين ايجاد بصيرت نسبت به چگونگي تكوين استراتژي است كه استراتژيست را در جهت بهرهبرداري از تفكر استراتژيك خود هدايت ميكند.
مديريت استراتژيك ، فرايند تصميم گيري است كه جهتهاي دراز مدت سازمان و همچنين اجراي آن تصميمات را معين ميسازد. مديريت استراتژيك فرايندي است كه به وسيله آن مديران براي دراز مدت فعاليتهاي سازمان را تعيين كرده ، اهداف عملياتي ويژه اي را مشخص و استراتژيهاي نيل به اين اهداف را با توجه به شرايط داخلي و خارجي طراحي و برنامههاي عملي براي اجراي استراتژيها را انتخاب ميكنند. مديريت استراتژيك فرايندي پويا است، زيرا هر بخش از اين فرايند ، پرسشي اساسي را به دنبال خواهد داشت. آيا بايد به همين ترتيب ادامه داد و يا نياز به تغيير وجود دارد؟ تغيير در موقعيت سازمانها (محيط داخل و خارج) و ا’فت و خيز عملكرد مالي آنها ، نيروهاي فشار هميشگي براي تغيير و تنظيم مجدد استراتژيها هستند. به بيان ديگر مديريت استراتژيك با تصميم گيري راجع به استراتژي و برنامه ريزي چگونگي به اجرا درآوردن آن در ارتباط است و ميتوان سه عنصر عمده براي آن در نظر گرفت. نخست ، تجزيه و تحليل استراتژيك كه طي آن استراتژيست (Strategist) به دنبال درك موقعيت استراتژيك سازمان است. دوم ، مرحله انتخاب استراتژيك است كه با فرموله كردن راههاي عملي ممكن ، ارزيابي و انتخاب بين آنها سر و كار دارد و در نهايت اجراي استراتژي است كه به برنامه ريزي و چگونگي اجراي استراتژي برگزيده مربوط ميشود. هر چند در عمل اين مراحل شكل خطي ندارند و در ارتباط با يكديگر و به موازات هم انجام ميگيرند. به عنوان مثال ممكن است يك شيوه ارزيابي استراتژي با اجراي آن شروع شود.
دانلود پاورپوینت تجزیه و تحلیل مديريت استراتژيك
30 تا 70 درصد پروژه | پاورپوینت | سمینار | طرح های کارآفرینی و توجیهی | پایان-نامه | پی دی اف مقاله ( کتاب ) | نقشه | پلان طراحی | های آماده به صورت رایگان میباشد ( word | pdf | docx | doc | )
تو پروژه یکی از بزرگ ترین مراجع دانلود فایل های نقشه کشی در کشو در سال 1394 تاسیس گردیده در سال 1396 کافه پاورپوینت زیر مجموعه تو پروژه فعالیت خود را در زمینه پاورپوینت شروع کرده و تا به امروز به کمک کاربران و همکاران هزاران پاورپوینت برای دانلود قرار داده شده
با افتخار کافه پاورپوینت ساخته شده با وب اسمبلی