فایل های مشابه شاید از این ها هم خوشتان بیاید !!!!
توضیحات محصول دانلود پاورپوینت آشنایی با مفهوم کلی روابط و تفاوت آن با ارتباطات (کد13534)
دانلود پاورپوینت آشنایی با مفهوم کلی روابط و تفاوت آن با ارتباطات
\nمبانی فکری- فلسفی نظریه های روابط بین الملل
\n\n عنوان های پاورپوینت :
\n\nآشنایی با مفهوم کلی روابط و تفاوت آن با ارتباطات
\nتعریف کلی روابط و تفاوت آن با ارتباطات
\nتعریف روابط بین الملل
\nتقسیم بندی کلی نظری در روابط بین الملل
\nتفکیک نظریه های روابط بین الملل با نظریه پردازی رده دوم
\nتفکیک نظریه های روابط بین الملل به لحاظ هستی شناسی
\nتفکیک نظریه های روابط بین الملل از منظر معرفت شناسی
\nانواع تقسیم بندی از دید نظریه پردازان رده اول
\nاهّم تقسیم بندیهای نظریه پردازی رده اول
\nاهّم تقسیم بندیهای نظریه پردازی رده اول
\nریشه مناظرات موجود میان نظریه های روابط بین الملل
\nمناظرات اول و دوم در نظریه پردازی روابط بین الملل
\nمناظرات سوم و چهارم در نظریه پردازی روابط بین الملل
\nتعریف رئالیسم (realism) در روابط بین الملل
\nواقع گرایی کلاسیک(classical realism)
\nاصول آموزه های ماکیاولی(زیربنای فلسفه واقعگرایی غرب)
\nواقعگرایی نوین (modern realism)
\nنوواقع گرایی(neorealism) در روابط بین الملل
\nکنت والتز و اساس اندیشه های وی در روابط بین الملل
\nنظریات کنت والتز درباره علل جنگ
\nنظریه پردازی سیستماتیک در روابط بین الملل
\nمتغیرهای اصلی بررسی مدلها در نظریه سیستمی کاپلان
\nمهمترین ویژگیهای نظریه سیستمی از دید کاپلان
\nبنیان نظری و نظریه سیستمی کنت والتز در روابط بین الملل
\nتعریف ساختار سیاسی از نظر کنت والتز
\nنحوه عمل ساختار سیاسی از نگاه کنت والتز
\n توزیع قدرت در نظر کنت والتز
\nموضع کنت والتز درباره وابستگی متقابل در جهان امروز
\nمهمترین انتقادات وارد به کنت والتز
\nمهمترین نقدها از ابعاد هستی شناسی و معرفت شناسی
\nمنابع مورد استفاده
\n\n \n\n \n\n
\n\nقسمت ها و تکه های اتفاقی از فایل\n\n \n\nنظریه پردازی سیستماتیک در روابط بین الملل\n\nنظریه پردازی سیستماتیک در روابط بین الملل، در اوج غلبه رفتارگرایی پدید آمد.\n\nمورتون کاپلان که این نظریه را برای بار نخست ارائه کرده بود، ششمدل فرضی را برای نظام کنشی مطرح کرد. مدلهای تاریخی و غیر تاریخی که شامل:\n\n1- نظام بین الملل موازنه قوا: به شکل نظام چند قطبی دیده میشود\n\n2- دوقطبی منعطف: حضور دو ابرقدرت و کنشگران داخلی و خارجی بیطرف\n\n3- دوقطبی نامنعطف: مدل فرضی، که همه کنشگران باید دریکی ازدوقطب باشند.\n\n4- جهان شمول:مدل فرضی، که دولتهای فعلی ازبین رفته و دولت جهانی بوجود آید.\n\n5- سلسله مراتبی: ابرقدرت دررأس نسبت به سایرین دارای توان فائقه است.\n\n6-حق وتوی واحدها:مدل فرضی، همه واحدها حق و توان نابودی بقیه را دارا هستند\n\nمدلهای اول و دوم و پنجم به طور عینی در طول تاریخ وجود داشتند. مدل اول در اروپای قرن 18و19،مدل دوم دردوران جنگ سرد و مدل پنجم در بعد از جنگ سرد\n\nمتغیرهای اصلی بررسی مدلها در نظریه سیستمی کاپلان\n\n1- متغیرهای اساسی: مربوط به رفتار کنشگران (essential variables)\n\n2- متغیرهای تحول: مربوط به شرایط تحول (transformation variables)\n\n3- متغیرهای طبقه بندی: مربوط به ویژگی ساختاری (classifing variables)\n\n4- متغیرهای توانمندی: مربوط به قابلیتهای کنشگران (capability variables)\n\n5- متغیرهای اطلاعاتی: مربوط به آگاهی کنشگران(information variables)\n\nمهمترین ویژگیهای نظریه سیستمی از دید کاپلان\n\n1- نوعی ترتیبات رفتاری مکرر و شاخص در نظام دیده میشود\n\n2- رفتارها به شکل ترتیبات خاص، اجزا باهم مرتبط وتأمین کننده نیاز، میباشند\n\n3- ترتیبات رفتاری با کنشگران بین المللی و وظایف آنها در ارتباط است\n\n4- رفتار کنشگران به عواملی چون؛ توان نظامی، اقتصادی، فنی و ارتباطی مربوطند\n\nبنیان نظری و نظریه سیستمی کنت والتز در روابط بین الملل\n\nمسأله اصلی در بنیان نظریه او این است که چرا دولتها در نظام بین المللی، به رغم تفاوتهایی سیاسی و ایدئووژیکی، رفتار مشابهی در سیاست خارجی دارند؟\n\nازآنجا که این شباهت را نمیتوان به پای ویژگی واحدها گذاشت، پس باید دنبال یک برداشت سیستمی از سیاست بین الملل بود. به بیان کنت والتز:\n\n«هر نظامی مرکب از ساختار و واحدهای متعامل است.ساختار مؤلفه ایی نظام گستر(system-wide) است که امکان بررسی نظام به صورت یک کل را ممکن میسازد. در تعاریف ساختاری باید خصوصیات واحدها، رفتارشان و کنشهای متقابل آنها را کنار گذارد. تا بتوان میان متغیرهای سطح واحد ازمتغیرهای سطح نظام تفکیک قائل شد.»\n\nساختار در ابتدا با تعامل واحدها شکل میگیرد اما سپس رفتار دولتها را تعیین میکند.\n\nتعریف سیستم براساس ترتیب اجزاست. تغییرات ساختار ناشی از ترتیبات اجزاست.\n\nساختار قابل مشاهده نیست و در واقعیت انضمامی رویدادهای اجتماعی براساس انتزاع صورت گرفته از واقعیت، قابل تشخیص است.ساختار یک امرانتزاعی است.\n\n \n\nتعریف ساختار سیاسی از نظر کنت والتز\n\nکنت والتز ساختارهای سیاسی را بر اساس سه مؤلفه تعریف میکند:\n\n1- اصل سازمان دهنده (orgnizing principle)\n\n2- تعیین کارکرد واحدها (functional differentiation)\n\n3- توزیع توانمندیها (distribution of capabilities)\n\nاصل سازماندهی در داخل، سلسله مراتبی و در نظام بین المللی آنارشیک و فاقد مرجع اقتدار مرکزی است. محیط جهانی یک محیط خودیار بوده و دولتها در نبود قدرت برتر مرکزی،مجبورند به قدرت خود جهت ایجاد امنیت تکیه کنند.\n\nجایگزینی ساختار سلسله مراتبی به جای ساختار آنارشیک منجربه تغییر نظام میشود.\n\nتمایز کارکردی واحدها در داخل، به صورت کارکردهای اختصاصی بوده ولی در نظام بین المللی، دغدغه اصلی تأمین امنیت میباشد و به دلیل نبود مرجع تضمین امنیت و اهمیت بقا، کارکرد همه دولتها تأمین امنیت است و تمایز کارکردی نیست.\n\nدر نظام جهانی، توزیع توانمندیها در میان واحدها عامل تمایز آنهاست. به علت ثبات آنارشی وعدم تمایز کارکردی واحدها، توزیع توانایی باعث تغییر ساختار نظام میشود\n\nنحوه عمل ساختار سیاسی از نگاه کنت والتز\n\nساختار سیاسی محدود کننده رفتار دولتهاست. ساختار توسط یک فرایند غیر مستقیم دووجهی، کار میکند؛ وجه «جامعه پذیری»، وجه «رقابت»\n\nجامعه پذیری (socialization): به مرور دولتها، معیار عملی مناسب را در نظام بین المللی پیدا میکنند و همین باعث شباهت رفتار دولتها در نظام میشود.\n\nرقابت (competition): اثرش مثل جامعه پذیری است زیرا دولتها جهت بدست آوردن قدرت رقابت و حفظ حق خویش باید رفتارهای مناسبی را اتخاذ کنند که خود باعث شباهت رفتاری بین دولتها در جامعه بین المللی خواهد شد.\n\nدر کل، ساختار سیاسی، مستقل از خصوصیات واحدها و تعاملات میان آنها، رفتار آنها را تعیین میکند.\n\nساختار قادر به تعیین تفاوتها در سیاست خارجی دولتها نیست، ولی ساختارهای داخلی مختلف منجر به بروز سیاستهای خارجی متفاوتی میشود.\n\nتوزیع قدرت در نظر کنت والتز\n\nکنت والتز به توزیع توانمندیها (قدرت) در نظام بین المللی اهمیت زیادی میدهد.\n\nاو از بین تغییرات ناشی از توزیع قدرت، به ساختار دو قطبی اعتقاد بیشتری دارد (مورگنتا ساختار چند قطبی را قوی تر میدانست، زیرا معتقد به عامل توازن بود)\n\nبه نظر والتز، در نظام چند قطبی ائتلافها بر اساس منافع مشترک کوتاه مدت است.\n\nوالتز این نظام را بی ثبات دانسته زیرا تعیین دوست و دشمن در آن دشوار میداند.\n\nوالتز تعداد کنشگران را در نظام چند قطبی آنقدر زیاد نمیداند که خیانت یکی، به دیگران لطمه نزند وهیج دولتی نمیتواند مطمئن باشد که دوست تبدیل به دشمن نشود\n\nوالتز، وابستگی نظامی را در نظام دوقطبی پایین دانسته و نابرابری شدید قدرت را در میان دو ابرقدرت،از یک سو و دیگران (من جمله متحدین)،از سوی دیگر را عامل حفظ بقا و امنیت دولتها میداند؛ زیرا در چنین نظامی هر یک از دو ابرقدرت باید برای امنیت و بقا خویش به خود متکی باشد، نه به دیگران.\n\nموضع کنت والتز درباره وابستگی متقابل در جهان امروز\n\nوالتز برعکس نولیبرالها، معتقد به افزایش وابستگی متقابل در جهان امروز نیست.\n\nوی به رغم ازدیاد حجم مطلق تجارت، معتقد است،از میزان تجارت و تعادلات بین المللی به نسبت تولید ناخالص ملی کاسته شده است.\n\nاو میگوید، حتی اگر وابستگی متقابل افزایش یابد، باعث افزایش دامنه تعارضات میشود، نه افزایش همکاری بین دولتها.\n\nدر مفهوم بندی والتز، وابستگی متقابل، یکی از خصوصیات نظام است نه خصوصیت رابطه میان بعضی از کشورها.\n\nنظریه پردازان وابستگی متقابل، چون آنرا در سطح واحد بررسی میکنند، پس با رشد تجارت جهانی، وابستگی متقابل را هم رو به رشد تلقی میکنند\n\nولی؛در برداشت نظام محور والتز، با کاهش ابرقدرتها،وابستگی متقابل کم میشود.\n\nمهمترین انتقادات وارد به کنت والتز\n\nعدم امکان نیل به گزاره های عام درحیات اجتماعی،\n\nعدم امکان بی طرفی ارزشی،\n\nعدم امکان تمایز بین سوژه و ابژه،\n\nضعف اجرایی اثباتگرایی وهمراه بودن جبرگرایی در ساختارگرایی او،\n\nبرداشت شی انگارانه از دولت،\n\nقائل شدن شأنی فراتر و مستقل از کنشهای انسانی به ساختاری که خود ثمره کنشهای انسانی است،\n\nعدم توجه به سیر تاریخی نظام بین الملل وعدم توجه به تغییر پذیری نظام،\n\nدید شی انگارانه به دولت داشتن و آنرا تابع منطق عقلانی دانستن(که خود آن منطق را تعریف کرده)،\n\nنگاهی مادی گرایانه به روابط بین المللی داشتن و عدم توجه به هنجارهای جهانی\n\nمهمترین نقدها از ابعاد هستی شناسی و معرفت شناسی\n\nدر بعد هستی شناسی، «ونت» و «اشلی» او را متهم به تقلیل گرایی میکنند، زیرا بر خلاف ادعای خود، گرچه در تبیین (بعد معرفت شناسی) ساختارگراست ولی در تکوین ساختار، آنرا به اجزای سازنده اش فرومی کاهد.\n\nدر بعد معرفت شناسی، از یک سو با انتقاد ازطرف جریان اصلی به علت عدم رعایت عملی قواعد «علم»، یعنی ابطال گرایی و قائل نبودن به شرایط ابطال نظریه و از سوی دیگر با انتقاد کل جریان پسا اثباتگرایان روبروست که والتز را بی توجه به معناداری رفتار انسانی و تاریخی و زمانمند و مکانمند بودن واقعیات اجتماعی میدانند وبدین سبب یافته های او را قابل تعمیم به حیات اجتماعی نمی دانند.\n\nدسلر میگوید، والتز با طرح مفهوم «جامعه پذیری» واینکه دولتها در روند تعاملات خود، «یاد میگیرند»، عملاً ناچار است اهمیت هنجارها را بپذیرد، ولی به دلیل هستی شناسی مادی گرایی که معرفت شناسی اثبات گرا به او تحمیل می کند، قادر نیست این اصل را در قالب نظری خود جا دهد.\n\n \n\n \n\n30 تا 70 درصد پروژه | پاورپوینت | سمینار | طرح های کارآفرینی و توجیهی | پایان-نامه | پی دی اف مقاله ( کتاب ) | نقشه | پلان طراحی | های آماده به صورت رایگان میباشد ( word | pdf | docx | doc )