ساخت پاوپوینت با هوش مصنوعی
کم تر از 5 دقیقه با هوش مصنوعی کافه پاورپوینت ، پاورپوینت بسازید
برای شروع ساخت پاورپوینت کلیک کنید
شما در این مسیر هستید :خانه / محصولات / Powerpoint / دانلود پاورپوینت تحلیل و ارزیابی انواع عرفانهاي کاذب (کد16295)
سفارش انجام پاورپوینت - بهترین کیفیت - کم ترین هزینه - تحویل در چند ساعت 09164470871 ای دی e2proir
شناسه محصول و کد فایل : 16295
نوع فایل : Powerpoint پاورپوینت
قابل ویرایش تمامی اسلاید ها دارای اسلاید مستر برای ویرایش سریع و راحت تر
امکان باز کردن فایل در موبایل - لپ تاپ - کامپیوتر و ...
با یک خرید میتوانید بین 342000 پاورپینت ، 25 پاورپوینت را به مدت 7 روز دانلود کنید
هزینه فایل : 105000 : 54000 تومان
فایل های مشابه شاید از این ها هم خوشتان بیاید !!!!
دانلود پاورپوینت آشنایی با احکام مرتبط قانون بودجه سال1390 و قانون اجرای سیاستهای کلی اصل (44) قانون اساسی (کد16308)
مباحث مقدماتي: مفهومشناسي
عرفان:«شناخت شهودي و باطني خداي متعال، اسماء، صفات و افعال او»
تصوف: سهروردي در کتاب عوارف المعارف آراي بزرگان تصوف دربارة حقيقت تصوف را بيش از هزار ميداند.
مترادف با عرفان؛
مترادف با عرفان اسلامي
به معناي عرفان کاذب در عالم اسلام
بعد اجتماعي گرايش عرفاني، در مقابل بعد فرهنگي آن (عرفان)
3. معنويت:
برخي: عصر جديد را عصر معنويت ناميدهاند. مالرو: قرن بيستم يا قرن معنويت است و يا اساساً قرني وجود نخواهد داشت. اما تا به حال هيچ يک از اصطلاحنامهها و فرهنگنامهها يا دائرة المعارفها تعريفي جامع و دقيق از اين واژه ارائه ندادهاند. مؤلفههاي اصلي معنويت: «شادي»، «آرامش» و «اميد به زندگي»
دانلود پاورپوینت تحلیل و ارزیابی انواع عرفانهاي کاذب
بررسی عرفانهاي کاذب
4. عرفان حقيقي:
هدف: قرب الهي؛ شيوة سلوکي: تابع شريعت و دستورات الهي
5. عرفان کاذب:
هدف: غير خدا، شيوة سلوکي: بيتوجه به شريعت
مباحث مقدماتي (2)
علل روي آوري بشر جديد به معنويت و عرفان
1. سرخوردگي بشريت از عقلانيت و علم مدرن
دنيس ديدرو (1713-1784م) پيام طبيعت را به انسان عصر جديد چنين بازگو ميکند: «اي بردة خرافات! بيهوده خوشبختي خود را فراسوي مرزهاي اين جهان که تو را در آن جاي دادهام، جستجو مکن. شجاع باش و خود را از يوغ دين، اين رقيب گردنکش من که حقوق مرا نميشناسد، آزاد کن. خداياني که قدرت مرا غصب کردهاند دور افکن و به قوانين من بازگرد ... خود را دوباره به طبيعت، به انسانيت و به خويشتن واگذار کن. در اين صورت در مييابي که مسير زندگيات گلباران شده است.» (فلسفه روشنگري، ارنست کاسيرر، ترجمه يدالله موقن، ص211.)
موج علمگرايي در جهان اسلام حتي تفسير خاتميت را نيز تحت تأثير قرار داد: تفسير مرحوم اقبال لاهوري و دکتر شريعتي. تحليلهاي ديني مهندس بازرگان، تفسيرهاي علمي از قرآن مثل تفسير جواهرالقرآن طنطاوي و ...
2. اثبات نادرستي فلسفههاي معنويتستيز
پوزيتويستها، متأثر از ويتگنشتاين با تجمع در وين، و تشکيل حلقهاي مطالعاتي، دينستيزانهترين نظام فکري را در تاريخ غرب پديد آوردند: پوزيتويسم.
اما در نهايت نادرستي بنيانهاي فکري پوزيتويسم آشکار شد. معيار معناداري آنان، که مهمترين مبناي فکريشان بود، مورد نقدهاي فراواني قرار گرفت. کمترين اشکال آن خودستيزياش بود. اين سخن که «فقط گزارههاي تجربي معنادارند» خود گزارهاي غير تجربي است و بر اساس اين مبنا بايد بيمعنا باشد. و با سخني بيمعنا نيز نميتوان معيار معناداري همة سخنان و گزارهها را تعيين کرد!
به هر حال، اين فلسفه و ساير فلسفههاي مشابه نيز رو به زوال نهادند. و اين خود حربة مناسبي در دست دينگرايان براي مبارزه با دينستيزان بود. افزون بر اين،
3. شکست نظامهاي معنويتستيز
حدود نيمي از مردم دنيا در اروپا، آسيا، آفريقا و آمريکا در قرن بيستم دلبستة نظام کمونيسم، که يکي از شاخصههاي آن معنويتستيز بود، واقع شده بودند. و برآورده شدن همة آرزوهاي ديرينة خود را از اين نظام دينستيز ميخواستند. اما مردم دنيا در اواخر قرن بيستم با ناباوري، شاهد فروپاشي و ورشکستگي رسمي اين نظام بودند.
4. برنامههاي نظامي و اطلاعاتي (1)
سوابق نظامي رهبران برخي از مکاتب عرفاني جديد
مطالعه دربارة سلاحهاي سايکوترونيک )سلاحهاي روان-الکترونيکي؛ سلاحهايي که از راه دور بر هدف مورد نظر تأثير ميگذارند و موجب اختلال عملکرد يا نابودي ميشوند.)
شوروي از سال 1960
جک آندرسون، رونامهنگاران آمريکايي، در سال 1981 سه مقاله با عناوين «گروه ضربتي فرارواني به شدت مشغول فعاليت است» «پنتاگون در مورد جنگ ادراکات فراحسي سکوت کرده است» و «ميزان توجه سيا به ادراکات فراحسي سريعا رو به افزايش است» منتشر کرد.
برنامههاي نظامي و اطلاعاتي (2)
کميتة علوم و فنآوري کنگرة آمريکا در 1981 پس از دو سال کار تحقيقاتي با عنوان «بررسي مسائل کنوني و آتي علوم و فناوري» موضوعات مهمي را گزارش کردند از آن جمله گفتند «نتايج آزمايشهاي اخير در مورد مطالعات دوربردي و ديگر موضوعات شبه فراروانشناسي نشان ميدهد که ارتباطي دروني بين ذهن انسان و ديگر اذهان و ماده وجود دارد. به نظر ميآيد اين ارتباط دروني در صحنة طبيعت عمل ميکند و به وسيلة نيت و احساس تقويت ميشود. دربارة نتايج تحقيقات بنيادي و اکتشافي مرتبط با جنبة فيزيکي آگاهي جاري، نميتوان يقين حاصل کرد، ولي در زمينة دفاع ملي، اشارات آشکاري در مورد توانمندي بشر در رديابي محلهاي دور دست و تأثيرگذاري بر ابزار حساس و يا افراد، وجود دارد. شناخت ميزان ارتباط متقابل ذهنها، ميتواند ابعاد سياسي-اجتماعي گستردهاي براي اين کشور در بر داشته باشد»
5. تبليغات وسيع گروههاي معنويتگرا
در اين آشفته بازار تبليغات معنوي، حتي يهوديت، که در طول تاريخ تبليغ نداشته است، نيز خود را از تبليغ بيبهره نکرده است. با استفاده از شگردهاي مختلف تبليغاتي در معرفي عرفان کابالا يا قبالا تلاش ميکند. ارباب کابالا و صهيونيستها به صورت مرموزانهاي تلاش خود را بر جذب چهرههاي شاخص و ستارههاي سينمايي و هنري و ورزشي و همچنين خانوادههاي متمول متمرکز کردهاند.
مدونا: فوق ستاره هنري هاليود و خوانندة مشهور پاپ؛
ديويد بکهام و همسرش: ستارة فوتبال؛
خانم پاريس هيلتون: وارث خانوادة ثروتمند هيلتون و دارندة هتلهاي زنجيرهاي هيلتون.
6. پيروزي انقلاب اسلامي ايران
سال 1979: سال تحول معنوي در دنيا.
براي آشنايي بيشتر بر تأثيرات انقلاب اسلامي در معنويتگرايي بشر جديد در عرصههاي مختلف زندگي فردي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي و علمي ر.ک: عصر امام خميني، ميراحمدرضا حاجتي، قم: بوستان کتاب، دهم، 1383.
7. تمايلي فطري و طبيعي در انسان
اميال و غرايز بشري دو دستهاند: (1) اميالي که و شکوفا شدن آنها نيازي به تعليم و تربيت ندارد. مثل ميل به تغذيه از بدو تولد. يا ميل جنسي که از سن خاصي شکوفا ميشود؛ (2) اميالي که شکوفا شدن و فعاليت آنها نياز به تحقق پارهاي از شرايط است.
ميل به کسب قدرت بيشتر در همة ابعاد وجودي. ميل به تماميتخواهي و کمال مطلقخواهي اميالي فطرياند.
اميال فطري شکوفا شده را اگر به درستي پاسخ ندهيم، مورد سوء استفاده قرار گرفته، به صورت کاذب ارضا شده و در نتيجه ابزار سعادت به ابزار شقاوت تبديل خواهد شد.
تلاشهاي غرب براي جهتدهي
به اين گرايش جهاني
تأسيس مراکز مطالعاتي براي مطالعة نحوة القاء مفاهيم ديني به جنين در رحم مادر
تلاش براي ارائة مفاهيم معنوي به کودکان (توجه به نقش بازي و اسباببازي)
طراحي برنامههاي کودکان، بازيهاي رايانهاي،
توليد فيلمهاي سينمايي معنوي (سينما ماوراء)
توليد رمانها و داستانهاي عرفاني و معنوي (هري پاتر)
مهمترين فرقههاي جديد معنوي
فعّال در ايران
فرقههاي سنتي: تبليغات گستردة آنها: نعمتاللهيه، گناباديه و قادريه ...
سايبابا
اوشو
اکنکار
سرخپوستي
فالون دافا
دالايي لاما
رامالله
پائلو کوئليو
سايبابا
سوآمي ساتيا سايبابا در سال 1926 در هند به دنيا آمد. در چهارده سالگي، مدعي شد از سوي خداوند براي هدايت همة آدميان برگزيده شده است. البته وي دين خود را حاکم بر همة اديان و ناظر به همة آنها دانست و مدعي شد، اعتقاد به پيام او با گرايش به اديان رايج منافاتي ندارد. به همين دليل ميگفت: «من روحاني هيچ يک از اديان نيستم. براي تبليغ هيچ ديني نيز نيامدهام. من آمدهام که هندو، هندوي بهتري، مسلمان، مسلمان بهتري و مسيحي، مسيحي بهتري باشد.» وي معجزة خود را صرفاً ايجاد تحول در درون انسانها دانست و اصول دعوت خود را بر پاية پنج ارزش انساني حقيقت، پرهيزکاري، صلح و آرامش، عشق و پرهيز از خشونت بنا نهاده است. وي عصارة همة اديان را دعوت به سوي همين پنج حقيقت ميداند و معتقد است اگر صاحبان اديان بر همين پنج حقيقت متمرکز شوند، نزاع ديني و درگيريهاي فرقهاي از ميان برچيده خواهد شد. راههاي به سوي خدا را متکثر ميداند اما مقصد همه را واحد.
سايبابا براي دعوت خود معبد بزرگي به نام پراشانتي نيلايام به معناي آشيانة صلح برين، تأسيس کرده است. در معبد او به مناسبت اعياد همة اديان، مراسم برگزار ميشود. در اعيادي همچون کريسمس، عيد فطر، عيد نوروز، سال نوي چينيان و اعياد هندوها مراسمي به همين مناسبتها در معبد او برگزار ميگردد. ساي بابا به تناسخ و قانون کارما، که بعداً دربارة آن بحث خواهيم کرد، معتقد است و چنين پيشگويي کرده است که در سن 96 سالگي اين جسم خود را ترک خواهد کرد و هشت سال بعد روح او در جسمي ديگر در شهر ميسور به بدن فردي ديگر منتقل خواهد شد.
منابع مطالعاتي:
تعليمات ساتيا سايبابا (تعاليم معنوي 6)، ترجمه رويا مصباحي مقدم زندگي من پيام من، ترجمه پروين بيات
سخنان ساتيا سايبابا (تعاليم معنوي4)،
افکار الهي براي 365 روز سال، ترجمه پروين بيات،
درخت ارزشها را آبياري کنيم، ترجمه پروين بيات،
يوگاي عاشقانه، ترجمة آزادة مصاحبي
رام الله
«رام الله» الله نام خداي متعال در اسلام است و رام نام خداي آيين ويشنو، يکي از سه آيين بزرگ هندوستان، است. پيام اين نامگذاري اين است که الله همان رام و رام همان الله است. اين آيين در قرن پانزدهم ميلادي و توسط شخصي به نام شيخ کبير در هندوستان پايهگذاري شد.
شيوة تبليغي رام الله در ايران شبيه گولدکوئيست است. هر فردي براي آنکه در حلقة رام الله باقي بماند، بايد هفتهاي يک نفر جديد را به رام الله دعوت کند و الا از دايرة پيروان رام الله خارج خواهد شد. اين آيين با نامهايي از قبيل «جريان هدايت الهي»، «هنر زندگي متعالي» و «تعليمات حق» به تبليغ و ترويج افکار خود ميپردازد. تاکنون فقط يک کتاب از اين آيين به زبان فارسي وجود دارد و آن کتابي است با عنوان «جريان هدايت الهي» که توسط شخصي به نام پيمان الهي، از مجموعة تعاليم ا. م. رام الله، رهبر اين فرقه در ايران، تدوين شده است.
پائلو كوئليو
سال ۱۹۴۷ در كشور برزيل در يك خانواده متوسط به دنيا آمد. پدرش، مهندس بود و مادرش خانه دار.
در سنين نوجواني و جواني احساسات ضد مذهبي شديدي داشته است.
از سن هفده سالگي به بعد سه بار در بيمارستان رواني بستري بوده است. مدتهاي مديدي از داروهاي اعصاب و روان استفاده ميکرده است. و سپس به استفاده از مواد مخدر روي آورد.
سوابق منفي کوئليو:
ايفاي نقش در تئاترهاي ضد اخلاقي و مستهجن
چاپ مجموعة داستانهاي كمدي سكسي به نام كرينگ-ها (Kring-ha) با کمک رائول سيكساس. آنها خلق اين آثار را شيوهاى براى رسيدن به آزادى انسانها قلمداد كردند. حكومت وقت كتابهاى فوق را مضر دانست و آنها را به زندان انداخت.
اقدام به خودکشي
چگونگي تحول
در يکي از مسافرتهاي خود به اروپا، در آلمان با هاتفي غيبي آشنا شد، مردي فراواقعي. آن مرد چندين بار در مكانهاي مختلف بر او ظاهر گشت و از او خواست مجدداً به آيين كاتوليك ايمان بياورد. آن مرد از كوئليو خواست تا جادهاي كه به سوي سانتياگو ختم ميشود را بپيمايد. اين جاده كه ميان اسپانيا و فرانسه كشيده شده يك جاده خاص مذهبي است كه زائران مذهبي بسياري اين مسافت را طي ميكنند. در سال ۱۹۸۷ يك سال پس از انجام اين فريضة ديني، كوئليو اولين اثر خود «زائر كوم پوستل» را در آن باره خلق كرد
ارتباطات صهيونيستي
در ماه سپتامبر ۱۹۹۹ از كشور اسرائيل ديدن كرد. كتابهاي او در اين كشور فروش فوق العادهاي داشت و مسوولان حكومت از مضامين آنها حمايت كردند.
در سال 2000 در اجلاس سالانة جهانيسازي داموس (سويس) سخنران مدعو بود. در اين اجلاس، تنها شخصيتهاي عاليرتبة كشورهاي قدرتمند سياسي و اقتصادي حضور مييابند. وي در اين نشست پيرامون آثار خود و نوع عرفاني كه القا ميكند سخنراني کرد. در آن نشست شيمون پرز از او قدرداني ميكند و ميگويد معنويتي كه شما مبلغ آن هستيد در خاورميانه بسيار براى ما مفيد است و ما بدين شيوه ميتوانيم صلح و آرامش را در كشور خود حكمفرما كنيم.
وي در مسابقات جام جهاني 2006 به عنوان مهمان افتخاري فيفا در كشور آلمان بود.
سفر به ايران
در سال ۲۰۰۰ توسط موسسه گفتگوي تمدنها به ايران دعوت شد. او پس از انقلاب اسلامي خود را اولين نويسندة غيرمسلماني مينامد كه به طور رسمي از ايران ديدار كرده است. به رغم اينكه در ايران قانون كپي رايت وجود ندارد وي موفق ميشود حق التأليف آثار چاپ شده خود را در ايران دريافت كند و پس از آن به عنوان اولين نويسنده غيرمسلمان حق التأليف آثار چاپ شدهاش را به طور مستمر دريافت كند. خود وي ميگويد كه هداياي گرانبهاي بسياري را در ايران دريافت كرده است. ميگويد: ايرانيان بهتر از مردم ساير كشورها توانستهاند با آثار من ارتباط برقرار كنند. او مدعي شد كه در ايران احساس غربت نميكرده و با مردمي آشنا شده كه ساليان طولاني آنها را ميشناخته است.
کتابهاي او تا به حال به 56 زبان دنيا ترجمه شده اند
در رديف ده نويسندة برتر جهان شناخته ميشود.
برخي از آثار کوئليو
اعترافات يک سالک، ترجمة دلآرا قهرمان، تهران، بهجت، دوم، 1379.
کيمياگر، ترجمة آرش حجازي، تهران، کاروان، 1384.
ورونيکا تصميم ميگيرد بميرد،ترجمةآرش حجازي، 1384.
مکتوب اول، ترجمة آرش حجازي، تهران، کاروان، 1384.
دومين مکتوب، ترجمة آرش حجازي، بهرام جعفري، 1383.
خاطرات يک مغ، ترجمة آرش حجازي، 1384.
بريدا، ترجمة آرش حجازي و بهرام جعفري، 1384.
عطية برتر، ترجمة آرش حجازي، 1383.
رزمآور نور،ترجمة آرش حجازي، 1384.
کنار رود پيدرا نشستم و گريه کردم، ترجمة آرش حجازي، 1384.
والکريها، ترجمة سوسن اردکاني، 1384.
کوه پنجم، ترجمة آرش حجازي، 1384.
شيطان و دوشيزه پريم، ترجمة آرش حجازي، 1384.
قصههايي براي پدران، فرزندان، نوهها، ترجمةآرش حجازي، 1384.
زهير، ترجمة آرش حجازي، 1384.
قاموس فرزانگي، ترجمة آرش حجازي، 1384.
رسالة دلاوران اشراق، ترجمة محمود سلطانيه، 1384.
اوشو
در يازده دسامبر 1931 متولد شد، 19 ﮊانويه 1990 از دنيا رفت.
اوشو از سال 1963 به سخنرانی در اقصی نقاط هند پرداخت. در سال 1974 کمون خويش را در شهر «پونا» در هند بنيان نهاد و بسياری از مردم، مخصوصا از جهان غرب، به آنجا سرازير شدند. امروزه کمون اوشو يکی از بزرگترين مراکز معنوی بين المللی در جهان بشمار می آيد. به مدت بيش از 35 سال، اوشو شخصا به تعليم و همکاری با کسانی که نزد او میآمدند، پرداخت.
مهاجرت به آمريکا
در 1981 به آمريکا مهاجرت کرد. دليل اوليه او برای اين سفر معالجه بود، ولی به علت وجود پيروان بسيار در آمريکا، تصميم گرفت که آنجا بماند.
مريدان اوشو در نقطهای دورافتاده در ايالت اوريگون اراضی را خريداری کرده و طی مدت 4 ماه شهری به نام «راجنيش پورام/ Rajneeshpuram در آنجا بنا نهادند.
محبوبيت اوشو به طور روزافزون در آمريکا افزايش يافت و سيل آدمها از اقصی نقاط اين کشور به سوی راجنيش پورام که به عنوان يک مرکز معنوی شهرت يافته بود، سرازير شد.
در سال 1986 اوشو را به نقض قانون مهاجرت متهم کرده و او را دستگير نموده و به دادگاه کشاندند. در پی اين وقايع، اوشو مجبور به ترک خاک آمريکا و بازگشت به هند شد.
فعاليتهاي فرهنگي و معنوي:
او شخصا هيچ کتابی ننوشته است. کتابهای نشر شدة به نام اوشو که تعداد آنها بيش از 600 عنوان میرسد، در واقع نسخه برداری از سخنرانی های وی مي باشند.
حدود 7000 سخنرانی از اوشو بر روی نوار کاست و 1700 سخنرانی بر روی نوار ويدئو ضبط شده است.
روزنامه Sunday Times چاپ انگلستان از اوشو به عنوان يکی از هزار شخصيت تاريخ ساز قرن بيستم ميلادی ياد کرده است.
روزنامه ی Sunday Midday چاپ هند نيز او را در زمرة ده شخصيتی که سرنوشت هند را تغيير داده اند (در کنار شخصيتهايي همچون گاندی، نهرو و بودا) قرار داده است.
برخي از آثار ترجمه شدة اوشو
راه کمال، مترجم پروين رحيمزاده، 1374.
فقط يک آسمان، ترجمه مرضيه شنکايي، 1375.
مديتيش چيست؟، مترجم رضا قاصد، 1379.
نغمة زندگي، پروين رحيم زاده، 1379.
آه اين ...، محسن خاتمي، 1379.
عشق، رقص، زندگي، فرشيد قهرماني، 1379.
زندگي به روايت بودا، شهرام قائدي، 1379.
راز (دو جلد)، محسن خاتمي، 1380.
الماسهاي اوشو، مرجان فرجي، 1380.
مراقبه،هنر وجد و سرور، فرامرز جواهرينيا، 1380.
خلاقيت، مرجان فرجي، 1380.
بلوغ، مرجان فرجي، 1380.
کودک نوين، مرجان فرجي، 1380.
يک زندگي، يک ترانه، يک رقص، سيروس سعدونديا، 1380.
اينک برکهاي کهن، سيروس سعدونديا، 1380.
آيندة طلايي، مرجان فرجي، 1380.
آفتاب در سايه، عبدالعلي براتي، 1380.
ضربان قلب حقيقت مطلق، مرضيه شنکايي، 1381.
شهامت عشق ورزيدن، موسوي راد، 1381.
زورباي بودايي، مسيحا برزگر، 1382.
هفت بدن، هفت چاکرا، سيروس سعدونديان، 1382.
تائوئيزم (دو جلد)، فرشتة جنيدي، 1382.
اکنکار
پال توئيچل، رهبر و بنيانگذار مکتب اکنکار، ادربارة تاريخ تولدش اختلاف است. 1908، 1912، 1922 و ...، در جنگ جهاني دوم در نيروي دريايي آمريکا مشغول فعاليت بود. توئيچل براي آشنايي با روحشناسي و مسائل مربوط به اين حوزه ابتدا به هندوستان مسافرت کرد. در سال 1965 در ايالات متحده آمريکا ادعا کرد که شيوهاي معنوي و آييني ديني با نام «اکنکار» کشف کرده است. وي «اکنکار» را به «دانش باستاني سفر روح» تعريف کرد. وي از همان سال کارگاههاي آموزشي سفر روح را در کاليفرنيا برگزار کرد. در سال 1970 مؤسسهاي غير انتفاعي با عنوان اکنکار تأسيس نمود. و در سال 1971 از دنيا رفت. شصت کتاب از او به چاپ رسيده است. تاکنون، حدود يک سوم آنها به زبان فارسي ترجمه شده است. نام شخصيتهايي همچون مولوي، حافظ، شمس تبريزي، عطار نيشابوري، فردوسي و ... را نيز در زمرة استادان اک به شمار ميآورد!
بعد از مرگ وي، شخصي به نام داروين گراس جانشين او شد. تا سال 1981 استادِ اک و رهبر اکنکار بود. (حدود ده سال) و سپس عزل شد. شخصي به نام هارولد کلمپ از سال 1981 جانشين وي شد. وي به مدت چهار سال افسر نيروي هوايي امريکا بود. يشان تاکنون بيش از بيست عنوان کتاب در مورد اکنکار نوشته است. هر ساله در نقاط مختلف جهان سمينارهاي اک برگزار ميشود که هارولد کلمپ در آنها سخنراني ميکند. البته همايش سراسري و اصلي اين مکتب هر ساله در روز 22 اکتبر که سالروز تولد پال توئيچل است در مرکز اصلي اين مکتب در آمريکا برگزار ميشود. اکيستها ابتداي سال معنوي خود را همين تاريخ ميدانند. جالب است که اکيستها مدعياند هارولد کلمپ نيز وقتي ميخواست به مقام استادي برسد در معيت ربازار تارز، استاد تبتي اک، بود.
از آيين اکنکار افزون بر سايتي رسمي، تاکنون کتابهاي زيادي در تبليغ و ترويج ايدههاي خود به فارسي ترجمه شده است. در اينجا برخي از آنها را ذکر ميکنيم:
آزادي معنوي چيست؟، هارولد کلمپ،
آيا زندگي يک قدم زدن اتفاقي است؟، هارولد کلمپ،
استاد رؤيا، هارولد کلمپ، ترجمة شهرام محمدپور،
اکنکار حکمت باستاني براي عصر حاضر، تاد کرامر و داگلاس منسون، ترجمة مهيار جلالياني،
اکنکار کليد جهانهاي اسرار، پال توئيچل، ترجمة هوشنگ اهرپور،
بيگانهاي بر لب رودخانه، پال توئيچل، ترجمة هوشنگ اهرپور،
پنجة زمان، پال توئيچل، ترجمة مرجان داوري،
تمرينات معنوي، هارولد کلمپ، ترجمة مرجان داودي،
در پيشگاه استادان اک، فيل موريميتسو، ترجمة مهيار جلالياني،
دفترچة معنوي، پال توئيچل، ترجمة هوشنگ اهرپور،
دندان ببر، پال توئيچل، ترجمة هوشنگ اهرپور،
راه بقاي معنوي در عصر حاضر، هارولد کلمپ، ترجمة مهيار جلالياني،
روحنوردان سرزمينهاي دور، هارولد کلمپ، ترجمة هوشنگ اهرپور،
زبان سري رؤياهاي بيداري، مايک اوري، ترجمة محمدعلي اخلاقدوست،
سرزمينهاي دور، پال توئيچل، هوشنگ اهرپور،
سه نقاب گابا، پال توئيچل، ترجمة مينو ارژنگ،
شاهينها باز ميگردند، هارولد کلمپ، ترجمة محمدعلي اخلاقدوست،
شرق خطر، پال توئيچل، ترجمة يحيي فقيه،
طريق دارما، پال توئيچل، ترجمة مينو ارژنگ،
طنين پرخروش اک، پال توئيچل، ترجمة مينو ارژنگ،
حکمت اک (گزيدههايی از کتاب)؛ هارولد کلمپ،
کودک در سرزمين وحش، هارولد کلمپ، ترجمة مينو ارژنگ،
گفتگوهايي با استاد، پال توئيچل، ترجمة هوشنگ اهرپور،
گياهان شفا دهندگان سحرآميز، پال توئيچل، ترجمة عبدالرضا فقيه،
ما تنها نيستيم، رابرت مارش، ترجمة امينة اخوان تفتي،
نامههاي طريق نور، پال توئيچل، ترجمة مينو ارژنگ،
نسيمي از بهشت، براد استايگر، ترجمة هوشنگ اهرپور،
هنر رؤيا بيني، هارولد کلمپ، ترجمة مهيار جلالياني،
يادداشتهاي خرد، هارولد کلمپ، ترجمة هوشنگ اهرپور و مهيار جلالياني،
عرفان سرخپوستي
کارلوس کاستاندا در سال 1931 به دنيا آمد و در سال 1998 از دنيا رفت. دربارة مليت او اختلاف است: برزيل، پرو. براي تحقيق دربارة موضوع پاياننامة فوقليسانس خود دربارة گياهان طبي و روانگردان، در سال 1960 به مکزيک رفت. در ايستگاه اتوبوسي در آريزونا با پيرمردي به نام دون خوان که ظاهراً متخصص گياهان دارويي بود آشنا شد. دون خوان او را با دنياي سير و سلوک آشنا کرد و به عنوان پير و راهنماي طريقت او عمل کرد. نتيجة آشنايي با دون خوان اين شد که کاستاندا از آرزوي ديرين خود دربارة تحقيق پيرامون گياهان دارويي دست ميکشد و فريفتة شخصيت دون خوان ميشود. کاستاندا در سال 1968 نخستين کتاب خود را با عنوان «آموزشهاي دون خوان» به چاپ رساند. اينکه آيا دون خوان واقعاً وجود داشته است يا نه هيچ سندي جز اظهارات کاستاندا ندارد. سنديت مطالب کاستاندا تاکنون اثبات نشده است.
کتابهاي کاستاندا به هفده زبان دنيا ترجمه گرديده است. در دهة شصت بسياري از کتابهاي او به زبان فارسي نيز ترجمه شدند. در سال 1998 در سن 73 سالگي از دنيا رفت. خبر مرگ او در همان روز در روزنامة همشهري منتشر شد و روزنامة جامعه در 30 خرداد 1377 به عنوان «مرگ مرموز شاگرد دون خوان» به آن پرداخت. همين روزنامه چندي بعد مقالهاي با عنوان «کاستاندا، سالک حيران مغربي» به چاپ رساند. جسد او را سوزاندند و خاکسترش را به مکزيک بردند.
برخي از آثار عرفان سرخ پوستي
کاستاندا و آموزشهاي دون خوان، لوتار ار. لوتگه، مهران کندري و مسعود کاظمي، فردوس، 1366.
افسانههاي قدرت، کاستاندا، مهران کندري و مسعود کاظمي، فردوس، پنجم، 1368.
تعليمات دون خوان، کاستاندا، ترجمة حسين نيّر، شباهنگ، چهارم، 1371.
طريقت تولتکها گفتگويي با کارلوس کاستاندا، گراسيئلا کوروالان، ترجمة مهران کندري، فردوس، دوم، 1371.
آتش درون، کاستاندا، مهران کندري و مسعود کاظمي، فردوس، چهارم، 1371.
هدية عقاب، کاستاندا، ترجمة مهران کندري و مسعود کاظمي، فردوس، سوم، 1368.
قدرت سکوت، کارلوس کاستاندا، ترجمة مهران کندري، فردوس، سوم، 1371.
دالايي لاماي چهاردهم (تنزين گياتسو)
در سال 1935 در تبت و در خانوادهاي کشاورز به دنيا آمد. در سن دو سالگي او را به عنوان تجسم دوبارة دالايي لاماي سيزدهم، توبتن گياتسو، (م. 1932) پنداشتند. بوداييان تبت دالايي لاما را تناسخ بوداي مهر ميدانند. آنان معتقدند که بوداي مهر براي خدمت به مردم همواره در بدن کسي تناسخ ميکند. تنزين گياتسو در سن پنج سالگي رسماً به عنوان دالايي لاماي چهاردهم از سوي مقامات رسمي تبت معرفي شد. در سال 1957 براي شرکت در جشن 2500 سالگي تولد بودا از هند ديدار کرد. در اين ديدار با نخست وزير وقت هندوستان، جواهر لعل نهرو، ملاقات کرد. در سال 1959 دولت تبت را رسماً تأسيس کرد. در سال 1963 نخستين پارلمان تبتيان در تبعيد را شکل داد. وي به کشورهاي زيادي مسافرت ميکند و ميکوشد تا دولت مستقلي که از سوي همة مجامع بينالمللي نيز به رسميت شناخته شود، در تبت تشکيل دهد. غربيان نيز حمايتهاي ويژهاي از او دارند. در حضور اعضاي کنگرة حقوق بشر آمريکا و اعضاي پارلمان اروپا سخنراني کرده است. در سال 1989 جايزة صلح نوبل را به او دادهاند. از سال 1959 تا سال 1999 بيش از 50 دکتراي افتخاري و مدرک دانشگاهي دريافت کرده است.
آثار علمي دالايي لاماي چهاردهم
تاکنون بيش از 50 کتاب از او منتشر شده است.
برخي از آثار منتشر شده از دالايي لاما به زبان فارسي عبارتند از:
هنر شادمانگي، دالايي لاما، ترجمه محمدعلي حميدرفيعي، تهران، تنديس، 1380.
آذرخشي در ظلمت، دالايي لاما، ترجمه غلامحسين سالمي، تهران، تنديس، 1380.
عشق و همدردي، دالايي لاما، ميترا کيوانمهر، تهران، علم، 1384.
زندگي در راهي بهتر، دالايي لاما، ترجمه فرامرز جواهرينيا، تهران، ماهي، 1381.
فالون دافا
فالون دافا يا فالون گونگ روشي است براي تزکية ذهن و بدن. اين روش در سال 1992 به وسيله شخصي به نام ليهُنگجي در چين مطرح شد. فالون دافا مدعي است که بر پاية سه اصل بنيادين به نام حقيقت، نيکخواهي و بردباري بنا نهاده شده است و براي تزکية ذهن و بدن پنج نوع تمرين دارد. هدف نهايي او از تزکيه، از بين بردن رنج و سختي است.
تعاليم فالون دافا تاکنون به بيش از 30 زبان زندة دنيا از جمله زبان فارسي ترجمه شده و در اختيار مردم قرار گرفته است. اين گروه داراي سايتي فعال به زبان فارسي هستند که افزون بر آنکه کتابهاي اصلي اين مکتب را در اختيار کاربران قرار داده است، ترجمه همة سخنرانيهاي لي هنگجي را نيز به زبان فارسي دارد. [1] تمرينهاي فالون دافا نيز بخشي ديگر از اين سايت است که به صورت تصويري به کاربران معرفي شده است. طبق آماري که در سايتهاي اينترنتي وجود دارد، تا زمان حاضر فالون دافا در شصت کشور جهان بيش از يکصد ميليون طرفدار دارد که به منظور تزکية جسم و روح روزانه تمرينهاي آن را انجام ميدهند.
کتاب جوآن فالون وي در سال 1996 در پکن به عنوان پرفروشترين کتاب معرفي شد.
[1]. www.falundafapersian.org
دانلود پاورپوینت تحلیل و ارزیابی انواع عرفانهاي کاذب
بررسی عرفانهاي کاذب
در کشورهاي مختلف آسيايي، اروپايي و آمريکايي تاکنون بيش از يک هزار جايزه و تقديرنامه به فالون دافا داده شده است. در سايت فارسي اين آيين، نام 86 کشور و ايالت و شهري که فالون دافا در آنجا به فعاليت مشغول است، ذکر شده است. همة فعاليتهاي مربوط به اين آيين و همة آموزشهاي آن به صورت رايگان است. و براي جذب افراد نيز هيچ محدوديتي قائل نيستند: نه محدوديت سني، نه محدوديت جغرافيايي و نه محدوديت مذهبي.
مديتيشن متعالي (تي. ام)
روش معنوي مديتيش متعالي يا تي. ام. در سال 1957 در هندوستان توسط شخصي به نام ماهاريشي ماهش يوگي، پايهگذاري شد. تاريخ زندگي ماهاريشي ماهش تاريخي پر رمز و راز است. تاريخ دقيق تولد وي مشخص نيست. خود وي نيز به عمد تلاش داشت پيشينة زندگي خود را در هالهاي از ابهام قرار دهد. درعين حال، گفته شده است در فاصلة سالهاي 1911 تا 1918 به دنيا آمده است. در سال 1940 تا سال 1953 تحت تعاليم برخي از مرتاضان و معنويان هندي قرار گرفت. از سال 1957 رسماً به آموزش شيوة ابداعي خود پرداخت. اما رونق کار او از سال 1959 بود که در آمريکا به آموزشهاي معنوي پرداخت. وي نام روش معنوي ابداعي خود را مديتيشن متعالي نهاد.
داراي نمايندة قانوني در ايران است. (شخصي به نام هميلا اميرابراهيمي که مدير مؤسسهاي با نام مؤسسة علم هوش خلاق ايران» نيز هست.)
مشخصههاي عرفانهاي کاذب
ناديده گرفتن اعتقاد به خدا و يا انکار وجود او
خدا در عرفان اوشو
«روح، خود خداوند است»[1] «مردم به نزد من ميآيند و ميگويند ما آرزوي جستجوي خداوند را داريم. من به آنها ميگويم در اين باره با من صحبت نکنيد. اين مقوله را به بحث نکشيد، هر گونه صحبتي دربارة جستجوي خدا بيفايده است. هيچ معنا و مفهومي در آنچه ميگويند نيست.»[2] «کلمة خدا فقط يک بهانه است. ابزاري است براي ابراز احساسات ما به کل. در واقع کل هستي خداست. کل، الهي است و وقتي شما لبريز احساس الوهيت شويد، با کل هستي يکي خواهيد شد. راه حل مشکل شما رسيدن به آن وحدت است ... هر گاه انسان به نقطهاي برسد که خودش را کاملاً خارج از ذهن ببيند، آن وقت انسان خدا شده است.»[3] «... خداي من حتي يک شخص نيست، بلکه يک حضور است. ... خداي من چيزي عيني، آنجا، نيست. خداي من همان ذهنيت است، اينجا.»[4]
[1]. راز بزرگ، ص10؛ [2]. همان، ص135؛ [3]. همان، ص251-253؛ [4]. کودک نوين، ص64
خدا در عرفان اکنکار
عرفان اِکَنکار هدف اصلي تمرينات معنوي خود را خداشناسي ميداند [1] اما خداي مورد نظر اکنکار با خداي اديان الهي متفاوت است. اينان بعضاً تأکيد ميکنند که خدايي که اديان الهي و حتي برخي از اديان هندي مبلغ آن هستند، اساساً وجود ندارد. پال توئيچل از زبان ربازار تارز، رهبر معنوي خود، مي گويد خدايي که اديان به اصطلاح الهي مطرح ميکنند وجود خارجي ندارد. ساختة خود آنان است.[2] [1]. حکمت اک، ص6، (ذيل عنوان راه اک-ويديا)
[2]. سرزمينهاي دور، پال توئيچل، ص27.
بعضاً با احتياط و زيرکي بيشتري دربارة خداي اديان ديگر سخن ميگويند. به جاي انکار خداي اديان ديگر، چنين ادعا ميکنند که اديان ديگر، غير از اکنکار، همگي محصول خداي طبقة پايين و طبقة فيزيکياند که آن را «کَلنيرانجان» يا «سلطان نيروهاي منفي» مينامند. در سايت فارسي اکنکار متن مصاحبة تخيلي يک چلا يا (دانشجوي معنوي) را با کلنيرانجان منتشر کردهاند.
«خدا آن است که هر روحي باور دارد که باشد.» خداي يک مست لايعقل هماني است که او باور دارد و خداي يک عالم بزرگ نيز هماني است که باور دارد. هر دوي آنها دربارة خدا درست ميانديشند! کسي که در جستجوي شادي است، در حقيقت در جستجوي خدا است. به همين دليل يک مست لايعقل که براي دستيابي به شادي دروني، به بادهنوشي و مصرف مسکرات روي ميآورد در حقيقت در جستجوي خدا است. چرا که خدا همان شادي است. و يک عالم بزرگ نيز تمام تلاشش اين است که به مقام فنا و از خود بيخودي برسد و در يک وضعيت شعف و شادي دروني به سر برد. پس هر دو يک مقصود دارند. هر دو در جستجوي خدايند. اين دو هيچ تفاوتي با هم ندارند. حتي ممکن است آن مست به خدا نزديکتر باشد. آنچه که مهم است اين است که اولاً بايد به مطلوب خود، هر چه که ميخواهد باشد، علاقهمند باشند و ثانياً، تمام تمرکز خود را بر روي جستجوي خود بگذارند.
شادمانگي به عنوان هدف غايي
هدف اصلي بسياري از عرفانهاي نوظهور «شادي و آرامش و اميد» است.
از مکاتب سنتي ميتوان به لذتگرايان و کلبيان و اپيکوريان اشاره کرد.
دالايي لاما: «من بر اين باور هستم که هدف اصلي زندگي جستوجوي خوشبختي است. اين امري بديهي است. اينکه معتقد به دين باشيم يا نباشيم، و اينکه پيرو کدام مذهب هستيم، تفاوت زيادي نميکند؛ همة ما در زندگي خود به دنبال چيزي مطلوب ميگرديم. به همين دليل، به نظر من حرکت زندگي رو به سوي خوشبختي و شادمانگي است» هنر شادمانگي، دالايي لاما، به روايت اچ. کاتلر، ترجمة محمدعلي حميدرفيعي، تهران، تنديس، دوم، 1380، ص9.
سايبابا: «مأموريت من اعطاي شوق و شادي به شماست که از ضعف و ترس دورتان کنم. مأموريت من پراکندن شادماني است از اين جهت هميشه آمادهام ميان شما بيايم نه يکبار دوبار يا سه بار هر زمان که شما مرا بخواهيد. اسمم ساتيا من راستي هستم اعمالم ساتيا جلال و شکوه من ساتيا تنها آرزوي من شادماني شماست. شادي شما شادي من است شادماني جدا از شما ندارم. قدرت من غيرقابل اندازهگيري است تولد من غير قابل توضيح و غير قابل درک و پيمايش است.» (تراشهاي الماس خداوند، سيما کوندار، ص168.)
فالون دافا: انگيزة اصلي تمرينکنندة فالون دافا فقط بايد تزکية ذهن و بدن باشد. اما هدف از تزکية ذهن و بدن چيست؟ لي هنگجي ميگويد، با تزکية ذهن و بدن است که فرد ميتواند رنج و سختي خود را از بين ببرد. و زندگي او توأم با آرامش و شادي باشد.
نفي عقلانيت و فلسفه و منطق
اوشو با الفاظ مختلف و به مناسبتهاي گوناگون عليه عقل و ذهن و منطق و فلسفه سخن ميگويد. و به جاي آن بر پيروي از استاد و سرسپردگي دربرابر او تأکيد ميکند. وي مدعي است اگر سالک بخواهد از راه عقل به مقصد برسد، در حقيقت از مقصد خود دورتر ميشود. و معتقد است فيلسوفان با هيچ ترفندي نميتوانند مشکلي را حل نمايند. (راز بزرگ، ص249؛ آواز سکوت، ص206)
اُشو با افتخار ميگويد «من صاحب هيچ نظام فلسفي نيستم. ... من حتي نميدانم که ديروز چه گفتهام. به اين موضوع اصلاً فکر نميکنم. من فقط پاسخگوي اين لحظهام. من پاسخگوي حرفهاي ديروز نيستم. برو از ديروزي بپرس. قطعاً پيدايش نخواهي کرد. فردا نيز مرا نخواهي يافت. نه ديروزي وجود دارد و نه فردايي تنها همين لحظه است که واقعيت دارد» (ريشهها و بالها، ص175)
برخي از صوفيان مسلمان نيز تعابير تندي نسبت به جايگاه عقل و منطق و فلسفه دارند. مباحث عقلي را بند راه سالکان و عاشقان ميدانند. و راه وصول به مقامات عرفاني را شکستن اين بندها و رها شدن از دست عقل و منطق ميدانند:
عقل بند رهروان و عاشقانست اي پسر
بند بشکن، ره ميان اندر عيان است اي پسر
مخالفت غزالي با فلسفه و تعقل فلسفي: تهافت الفلاسفه
نقد و بررسي
اگر کسي مدعي باشد با اصول فلسفه و منطق و عقل ميتواند همة رازها و حقايق عالم را کشف نمايد، روشن است که ادعايي بلندپروازانه و دستنايافتني دارد. در عين حال، اگر کسي گمان کند که با بياعتنايي به عقل و منطق نيز ميتواند به حقايق دست يابد، او نيز در خيالي خام به سر ميبرد.
عرفان حقيقي، «عرفاني عقلاني» است. نه تنها با عقلانيت سازگار است که همراه آن است. عرفان بدون عقلانيت، عرفاني انساني نخواهد بود همانطور که عقلانيت منهاي عرفان، از انسان، موجودي تک ساحتي و خشک و خشن ميسازد. انسان کامل، از ديدگاه اسلام، انساني است که همة ابعاد وجودياش هماهنگ با هم، پيشرفت نمايند. هيچ بعدي را فداي بعد ديگر نکند.
تذکر:
عقلانيت مورد تأييد برخي معنويتهاي نوظهور عقلانيتي مادي و اينجهاني است. به همين دليل عقلانيتي منهاي دين و ناسازگار با دين و مدافع تساهل و تسامح است.
شريعتستيزي و فقهگريزي
اوشو و نفي شريعت
اكنكار و نفي شريعت
کوئليو و نفي شريعت
صوفيان مسلمان و نفي شريعت
اشو: هر مذهبي سه سطح دارد: سطح اول، شريعت است. اما شريعت پيامبران پس از آنان تنها يک نعش است. نعش به بدن واقعي شبيه است، يک بدن در
تو پروژه یکی از بزرگ ترین مراجع دانلود فایل های نقشه کشی در کشو در سال 1394 تاسیس گردیده در سال 1396 کافه پاورپوینت زیر مجموعه تو پروژه فعالیت خود را در زمینه پاورپوینت شروع کرده و تا به امروز به کمک کاربران و همکاران هزاران پاورپوینت برای دانلود قرار داده شده
با افتخار کافه پاورپوینت ساخته شده با وب اسمبلی