دانلود مقاله بررسی رابطه ی سلامت روان و هوش هیجانی مادران دهه ی ۶۰و دهه ی ۴۰،که دارای ۱ الی ۲ فرزند می باشند

\n

 عنوان های این مقاله عبارتند از : 

\n \n\n \n

چکیده

\n

روش بررسی

\n

یافته ها

\n

نتیجه گیری

\n

کلید واژه

\n

فصل اول

\n

کلیات پژوهش

\n

مقدمه

\n

بیان مسئله

\n

اهمیت و ضرورت پژوهش

\n

اهداف پژوهش

\n

اهداف اصلی پژوهش :

\n

اهداف فرعی پژوهش :

\n

فرضیات پژوهش :

\n

\n
• \n

  فرضیه اصلی :

  \n
\n

\n

\n

\n
• \n

  بین سلامت روان مادران دهه ی چهل و مادران دهه ی شصت تفاوت معنا داری وجود دارد .

  \n
\n

\n

\n

\n
• \n

  بین هوش هیجانی مادران دهه ی چهل ومادران دهه ی شصت تفاوت معنا داری وجود دارد.

  \n
\n

\n

\n

\n
• \n

  فرضیه فرعی :

  \n
\n

\n

متغییر های پژوهش

\n

\n
• \n

  سلامت روان و هوش هیجانی

  \n
\n

\n

\n

\n

\n

\n

تعریف اصطلاحات و مفاهیم

\n

\n

۷-۱

\n

\n

۱.تعریف نظری

\n

۱.تعریف عملیاتی

\n

فصل دوم

\n

مبانی نظری وپیشینه ی پژوهش

\n

مقدمه

\n

پیشینه ی پژوهش

\n

پیشینه ی هرپژوهش قوی ترین ، غنی ترین و پرحجم ترین قسمت هر تحقیق است .

\n

تاریخچه  سلامت روان

\n

بررسی مفهوم  سلامت روان از دیدگاه های مختلف :

\n

در ارتباط   با مفهوم سلامت روانی دیدگاه ها و نقطه نظرهای متفاوتی مطرح شده است :

\n

دیدگاه پزشکی :

\n

دیدگاه روانشناختی

\n

دیدگاه روان کاوی

\n

تعریفی از سلامت روان

\n

\n
• \n

  حس مسئولیت پذیری :

  \n
\n
• \n

  حس اعتماد به خود:

  \n
\n
• \n

  هدف داری:

  \n
\n
• \n

  ارزش های شخصی:

  \n
\n
• \n

  فردیت و یگانگی :

  \n
\n
• \n

  فروید:

  \n
\n
• \n

  آدلر:

  \n
\n
• \n

  راجز:

  \n
\n

\n

طیف سلامت روان:

\n

ملاک های سلامت روان:

\n

تاریخچه هوش هیجان

\n

مفهوم هوش چیست:

\n

هوش چیست :

\n

هیجان چیست :«Emotional»

\n

تعریف هوش هیجانی

\n

انواع هوش عبارتند از:

\n

\n

۱-هوش عقلانی

\n

۲-هوش هیجانی

\n

تقسیم بندی هوش هیجانی

\n

ارتباط بین هوش هیجانی و سلامت روان

\n

الگوی هوش هیجانی :

\n

۷-۲

\n

الف)الگوی سالووی – مایر

\n

ب)الگوی بار – آن

\n

\n
• \n

  سازگاری:

  \n
\n
• \n

  کنترل استرس:

  \n
\n
• \n

  خلق عمومی:

  \n
\n

\n

نشاط و خوش بینی فرد را نشان می دهد شامل:

\n

مفهوم سلامت روان از دیدگاه های روان شناسان شخصیت:

\n

ده توصیه برای بهبود هوش هیجانی:\n۷-۳

\n

خود شکوفایی:

\n

استقلال:

\n

روابط میان فردی:

\n

مسولیت پذیری:

\n

انعطاف پذیری:

\n

واقعیت سنجی:

\n

تحمل فشار:

\n

کنترل تکانه:

\n

خرسندی:

\n

خوش بینی:

\n

«مروری بر مطالعات و پژوهش های انجام شده»

\n

۸-۱

\n

پژوهش های انجام شده در خارج از کشور:

\n

تحقیقات انجام شده درداخل کشور:

\n

تحقیقات داخلی سلامت روان

\n

خلاصه و جمع بندی

\n

فصل سوم

\n

روش اجرای پژوهش

\n \n\n

---

\n\n

 قسمت ها و تکه های اتفاقی از فایل 

\n \n

\n

اهداف پژوهش

\n

۴-۱

\n

بر اساس آنچه که در بخش های پیشین بیان گردید ، این پژوهش دارای اهداف اصلی و اهداف فرعی می باشد که به شرح زیر است:

\n

\n

اهداف اصلی پژوهش :

\n

\n
• \n

  مقایسه سلامت روان مادران دهه ی ۶۰ و دهه ی ۴۰

  \n
\n
• \n

  مقایسه هوش هیجانی مادران دهه ی ۶۰ و دهه ی ۴۰

  \n
\n

\n

\n

اهداف فرعی پژوهش :

\n

\n
• \n

  مقایسه نشانه های جسمانی در مادران دهه ی ۴۰ و دهه ی ۶۰

  \n
\n
• \n

  مقایسه اضطراب و بی خوابی در مادران دهه ی ۴۰ودهه ی ۶۰

  \n
\n
• \n

  مقایسه ناسازکنش وری اجتماعی در مادران دهه ی ۴۰و دهه ی ۶۰

  \n
\n
• \n

  مقایسه افسردگی در مادران دهه ی ۴۰و دهه ی ۶۰

  \n
\n

\n

\n

فرضیات پژوهش :

\n

۵-۱

\n

\n
• \n

  فرضیه اصلی :

  \n
\n

\n

\n

\n
• \n

  بین سلامت روان مادران دهه ی چهل و مادران دهه ی شصت تفاوت معنا داری وجود دارد .

  \n
\n

\n

\n

\n
• \n

  بین هوش هیجانی مادران دهه ی چهل ومادران دهه ی شصت تفاوت معنا داری وجود دارد.

  \n
\n

\n

\n

\n
• \n

  فرضیه فرعی :

  \n
\n

\n

\n

\n
• \n

  بین نشانه های جسمانی مادران دهه ی چهل و مادران دهه ی شصت تفاوت معنا داری وجود دارد.

  \n
\n

\n

\n

\n
• \n

  بین اضطراب و بی خوابی مادران دهه ی چهل و مادران دهه ی شصت تفاوت معناداری وجود دارد.

  \n
\n

\n

\n

\n
• \n

  بین نارسا کنش وری اجتماعی مادران دهه ی چهل و مادران دهه ی شصت تفاوت معناداری وجود دارد.

  \n
\n

\n

\n

\n
• \n

  بین افسرگی مادران دهه ی چهل و مادران دهه ی شصت تفاوت معناداری وجود دارد.

  \n
\n

\n

\n

\n

متغییر های پژوهش

\n

\n

۶-۱

\n

\n

\n
• \n

  سلامت روان و هوش هیجانی

  \n
\n

\n

\n

\n

\n

\n

تعریف اصطلاحات و مفاهیم

\n

\n

۷-۱

\n

\n

۱.تعریف نظری

\n

\n

\n
• \n

  سلامت روان : توانایی فرد در غلبه بر ناراحتی های روانشناختی ، رشد روانشناختی هیجانی ، شناخت از دیگران و حفظ روابط اجتماعی تعریف می شود .(زمان ،۲۰۰۳ ص ۲۲)

  \n
\n
• \n

  سازمان جهانی بهداشت ، سلامت روان را این گونه تعریف کرده است : بهداشت و سلامت روان عبارت است از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران ، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی وحل تضادها و تمایلات مشخصی به طور منطقی ، عادلانه و مناسب .مفهوم سلامت روانی عبارت است از تأمین رشد و سلامت روانی فردی و اجتماعی و پیشگیری از ابتلا به اختلال روانی ، درمان مناسب و بازتوانی آن(علی پور ،۱۳۸۵)

  \n
\n
• \n

  هوش هیجانی یا(EQ) : شامل شناخت کنترل هیجان خود ، همدلی کردن با دیگران و حفظ روابط رضایت بخش ( گلمن ، ۱۹۹۷ ص ۴۳)

  \n
\n
• \n

  هوش هیجانی عبارت است از توانایی درک ، ارزیابی و بیان صحیح هیجان ها ، توانایی دستیابی و تولید احساسات برای تسهیل فعالیت های شناختی ، توانایی درک مفاهیم مربوط به هیجان ها و کاربرد زبان مربوط به هیجان ها، توانایی کنترل و تنظیم هیجانی های خود و دیگران برای رسیدن به رشد ،حال خوب و ارتباطات اجتماعی موثر(مایروسالوی ۱۹۹۰، ترجمه هاشم ورزی، ۱۳۸۰).

  \n
\n

\n

\n

۱.تعریف عملیاتی

\n

\n
• \n

  منظور از سلامت روان در این تحقیق نمره بدست آمده از پرسشنامه سلامت روان 28-(GHQ) سوالی استفاده شده که سلامت روان آزمودنی ها را مشخص می کند.

  \n
\n
• \n

  منظور از هوش هیجانی نمره ای است که مادران خود آگا هیجانی ،خود ابرازی ، احترام به خود ، خود شکوفایی ، استقلال ، همدلی ، مسئولیت پذیری اجتماعی ، حل مسئله واقع گرایی کسب می کنند. و تحقیق در پرسشنامه ی هوش هیجانی (EQ-i) است (بار-ان ،۲۰۰۶).

  \n
\n

\n

\n

\n

\n

\n

\n

\n

\n

\n

\n

\n

\n

\n

\n\n\n\n\n\n\n

\n فصل دوم \n

\n

\n

مبانی نظری وپیشینه ی پژوهش

\n

مقدمه

\n

۲-۱

\n

هوش هیجانی به عنوان یک مفهوم جدید در روان شناسی حاصل در هم تنید گی دو ذهن هیجانی و عقلانی است.هوش هیجانی رابطه متقابل عقل و احساس است و از آنجا که انسان ها به طور غالب نه به طور عقلانی هستند و نه احساسی از قابلیت فرد برای انطباق با محیط اطراف و کنار آمدن با مشکلات زندگی به کار کرد ترکیبی قابلیت های عاطفی و عقلانی بستگی دارد. واژه هوش هیجانی نخستین بار درسال ۱۹۹۰توسط دکتر پیتر سالودی از دانشگاه پل ودکتر جان مایر ازدانشگاه نیو مطرح شده و ازنظر مفهومی ریشه آن به هوش اجتماعی باز میگردد که در سال ۱۹۲۰ از سوی ژانرایک مطرح شد. هوش هیجانی ژانرایک به توانایی فهم و مدیریت مردم و عاقلانه عمل کردن در روابط انسانی اطلاق می شود.

\n

هوش هیجانی به عنوان روح زمان ویا گرایش فرهنگی یک دوره خاص به عنوان مجموعه ای ازصفات شخصی به عنوان مجموعه ای از توانایی های ذهنی مطرح گردید. هوش هیجانی شامل شناخت و کنترل هیجان خود است .به عبارتی هوش هیجانی به عنوان زیر مجموعه ای از هوش اجتماعی است یعنی توانایی کنار امدن با مردم ،مهارهیجانات در ارتباط با انسان ها و توانایی ترغیب یا راهنمایی دیگران.

\n

پزوهش های متعددی نشان داده است که هوش هیجانی می تواند سبب افزایش سلامتی ، رفاه ، ثروت  ، موفقیت و عشق و شادی گردد(حاج حیدری و همکاران ،۱۳۸۴)

\n

امروزه بر این باوریم که اگر شما از هوش هیجانی بالایی برخوردار باشید می توانید با مشکلات و چالش های زندگی تان بهتر سازگار گردید وبه گونه ای موثر بر کنترل عواطف خود بپردازید و بدین ترتیب موجبات بهبود افزایش سلامت روانی خودتان را فراهم آورید از طرف دیگر شاید تعجب کنید اگر بدانید هوش هیجانی پایین می تواند یک عامل بالقوه تهدید کننده ی سلامت روانی باشد. ازآنجا که هوش هیجانی ایده ای نسبتا جدید است، پژوهش و مطالعات تجربی زیادی راجعبه چگونگی ارتباط آن با شیوه های سازگار و انطباق با مشکلات روانی و سلامت روانی صورت نگرفته است .گرچه ما می دانیم که احساسات وخلق وخو می تواند تأثیر اساسی بر حیات ذهنی و اعمال و رفتار ما داشته باشد، اما تا این اواخر،

\n

آگاهی کامل نسبت به جهان اطرافمان آگاهی پیدا کنیم و مسائل را حل کنیم. مطالعات جدید نشان داد است که برخلاف باور اغلب فلاسفه و روان شناسان شناخت و عاطفه ، مستقل و جدای از یکدیگر نیستند. بلکه ارتباط و پیوستگی زیادی بین احساسات و افکار در حیات اجتماعی انسان وجود دارد.(جوانمرد ،۱۳۹۰).

\n

یکی ازوظایف مراکزخدمات مشاوره ایی تأمین سلامت روان می باشند. سلامت روان یکی از بنیادی ترین مفاهیم اجتماعی است. روان کاوان برخورد بد بینانه ای با این اصطلاح داشته و انسان سالم را افسانه بیش نمی داند. درعین حال سلامت روان حاصل رابطه و تعامل میان قسمت های مختلف شخصیت از جمله نهاد و من وفرامن میباشد. برخی سلامت روان را به عنوان روش وتدابیری برای جلو گیری ازابتلا به بیماری روانی به کار میبرند. پژوهش ها نشان داده اند که فعالیت بدنی منظم راهی مطمئن برای کاهش اختلالات روانی شایع در جامعه ازقبیل اضطراب ، تنیدگی و افسردگی است . علاوه بر نقش تمرین و فعالیت بدنی منظم در سلامت روانی افراد دارای اهمیت است هوش هیجانی یکی از این متغییرهاست.

\n

لذا در این فصل با توجه به موضوع و اهداف مورد بررسی در مباحث کلی تحت عناوین مفهوم هوش ، انواع هوش ، تقسیم بندی هوش هیجنی ، سلامت روان ، ارتباط هوش هیجانی و سلامت روان و مروری بر پژوهش های انجام شده مطالبی طرح شده است تا پیش زمینه ی مفیدی برای آشنایی با موضضوع مورد مطالعه فراهم گردد.

\n

\n

پیشینه ی پژوهش

\n

۲-۲

\n

پیشینه ی هرپژوهش قوی ترین ، غنی ترین و پرحجم ترین قسمت هر تحقیق است .

\n

این فصل ا تحقیق حاوی چکیده ای از مطالعه ای عمیق و وسیع از آنچه درباره موضوع مورد تحقیق و موضوع مشابه در کتاب ها مقالات  تحقیقات وجود دارد میباشد. به عبارتی دیگر اطلاعات این فصل خواننده را با مطالعات ، تحقیقات و نوشته های دیگران در این زمینه آشنا می کند و ابعاد جدیدی برای گسترش مطالعات و تحقیقات بعدی فراهم میکند. حال در این فصل به بررسی تاریخچه  هوش هیجانی و سلامت روان و دیدگاه دین و همچنین دانشمندان علوم جدید درحوزه مذکور می پردازد.

\n

\n

\n

\n

تاریخچه  سلامت روان

\n

۳-۲

\n

توجه به سلامت فکرو روان پس از جنگ جهانی بین الملل در برخی از دانشکده های اروپا متداول است.در سال ۱۹۴۸ باشرکت نمایندگان ۴۸ کشور ازجمله ایران «فدراسیون جهانی سلامت فکر» در لندن تأسیس شد و مقرر شد که ۴سال یکبار کنگره جهانی سلامت فکر با حضور نمایندگان کشورها و با اهداف بررسی مسائل مربئط به روابط فرد با خانواده ، فرد با اجتماع ، فرد با مسائل و مشکلات زندگی مدرن ماشینی و....برگذار و مورد بحث قرار گیرد.

\n

به عنوان مثال روانپزشکی و روانشناسی بالینی در آسیب شناسی روانی بر اصل انسان بهنجارتاکید داشته وبهنجاری یا سلامت روان را معادل «فقدان علائم بیماری» می پنداشتند اما وضعیت جاری روانشناسی جهان حاکی از توجه شایان روانشناسان به مفهوم سلامت روانی در قالبی ورای بهنجاری و فقدان علائم بیماری است(۱۳۷۴)

\n

در اوایل قرن سیزدهم ارتباط جسم و روان و یک پارچگی مورد بحث قرار گرفت و در قرن چهاردهم مکان هایی برای نگه داری بیماران روانی در ایتالیا ،فرانسه و ایتالیا ساخته شد.در سال ۱۹۴۸ فدراسیون جهانی بهداشت روانی بنیان گذاری آن را به عضویت رسمی سازمان یونسکو و بهداشت جهانی درآمد.(۱۳۸۴)

\n

تقسیم بندی هوش هیجانی

\n

۱-۶

\n

هوش هیجانی می تواند ۴شاخه تقسیم گردد. اولین شاخه «احساس و بیان هیجانی»: شامل بازشناسی و وارد نمودن اطلاعات کلامی و غیر کلامی از سیستم هیجانی  می باشد. شاخه ی دوم «تسهیل تفکربه وسیله ی هیجان»(بعضی اوقات به عنوان استفاده از هوش هیجانی نامیده میشود) و به عبارتست از به کارگیری هیجان ها به عنوان قسمتی از جریان شناختی مانند خلاقیت و حل مساله. شاخه ی سوم «فهم یا ادراک هیجانی»: شامل پردازش شناختی هیجان می باشدکه عارت است از بصیرت و معلومات به دست آمده در مورد احساسات دیگران. شاخه ی چهارم « اداره یا تنظیم هیجانی»:در مورد تنظیم هیجان ها در خود و افراد دیگر می باشد.اولین شاخه ی هوش هیجانی با ظرفیت ملاحضه و بیان احساسات شروع می شود.

\n

هوش هیجانی بدون قابلیت هایی که در این شاخه اول وجود دارند غیر ممکن می باشند.هر بار که احساسات نا خوشایند به وجود می آید مردم به آن توجه ننمایند در مورد احساسات، معلومات بسیار کمی بدست میآورند.(سازنی ، به نقل از کیاروچی وفورسگاس،۱۹۴۷،۱۹۵۳  ،ترجمه نجفی زند،۱۳۸۵^۱)

\n

احساس هیجانی شامل ثبت توجه و معنی سازی پیام های هیجانی می باشد به آن صورتی که در حالات صورت تن صدا یا محصولات هنری فرهنگی بیان گردیده اند. شخصی که حالت ترس را در صورت دیگری میبیند خیلی بیشتر در مورد هیجان و افکار آن شخص می فهمد تا کسی که این علامت را از دست داده و به آن توجه ننموده است.شاخه دوم هوش هیجانی در مورد سهولت در فعالیت های شناختی می باشد.هیجان ها ترکیبی از سازمان های مختلف روان-ی فیزیولوژکی –تجربی – شناختی و انگیزشی می باشد.هیجان ها از دو طریق وارد سیستم شناختی می گردند: به عنوان احساسات شناخته شده مانند مورد کسی که فکر می کند (حالا کمی غمگین هستم) تسهیل هیجان تفکر-شاخه ی دوم متمرکز برای این موضوع است که چگونه  هیجان بر روی سیستم شناختی اثر می نماید وبه این ترتیب چگونه می تواند برای حل مساله به نحو موثر  استدلال و تصمیم گیری داشته باشد( ایستربووک ^۲  ،ماندلر،سیمون، به نقل از کیاروچی و فورگاس ،۱۹۴۷ ،۱۹۵۳ ،ترجمه نجفی زند ۱۳۸۵)

\n

همچنین هیجان ها شناخت ها را تغییر می دهند هنگامی که شخص خوشحال است آن ها مثبت و وقتی غمگین باشد منفی می شوند این تغییرات سیستم شناختی را وادار می نماید که چیزها را از دیدگاه های مختلف ببینند. شاخه ی سوم شامل درک هیجان می باشد هیجان ها یک دسته سمبول ها ی غنی را تشکیل می دهند که به طرز پیچیده ایی به هم مرتیط می باشند. اساسی ترین قابلیت در این سطح ،شامل نلمگذاری هیجان را درک کند معنی آن ها را بفهمد و بداندآن ها چگونه با یکدیگر ترکیب می شوند و در طی زمان پیشرفته می گردند. واقعا از نعمت ظرفیت درک جنبه های مهم طبیعت انسان و روابط بین شخصی برخوردار است ،در نتیجه برداشت های مختلف و همچنین در اثر فشار اجتماعی برای تنظیم هیجان ها بسیاری افراد هوش هیجانی را ،ابتدا از طریق شاخه چهارم آن یعنی تنظیم هیجان می شناسند حتی آن ها امیدوارند از طریق هوش هیجانی بتوانند از هیجان های مزاحم خود خلاص شوند و یا از نفوذ آنها در روابط انسان جلوگیری نمایند و بیشتر امیدوارندآن ها را کنترل کنند،

\n

\n

\n

\n

Sarin.1953^۱

\n

Esterbook .Mandler .Simon .1953^۲

\n

گرچه این موضوع یک نتیجهطبیعی شاخه ی چهارم میباشد.لیکن سطح مطلوب کنترل و تنظیم هیجان ها در تعادل آنهاست(تایرو^۱ همکاران ،۱۹۹۴ ،به نقل از دیماتئو ،ترجمه کاویانی و همکاران،۱۳۸۷۸).

\n

هوش هیجانی یک آرایه ی چند عاملی از توانایی هی هیجانی- شخصی و اجتماعی به هم مرتبط است که به ما کمک می کند تا با توقعات هر ورزی کنار بیاییم توانیی حل اصلی هیجانی – شخصی و اجتماعی که این ساختار را تشکیل می دهند عبارت اند از:

\n

\n
• \n

  خود حرمتی : توانایی ادراک و ارزیابی دقیق خودمان .

  \n
\n

\n

\n

\n
• \n

  خود آگاهی هیجانی: توانایی آگاه بودن از هیجانات و فهمیدن آنها.

  \n
\n

\n

\n

\n
• \n

  جسارت: توانایی ابراز هیجاناتمان و خودمان به نحو سازنده.

  \n
\n

\n

\n

\n
• \n

  تحمل فشار روانی: توانایی اداره ی منظم و موثر هیجاناتمان.

  \n
\n

\n

\n

\n
• \n

  کنترل تکانه: توانایی کنترل تکانه ی هیجاناتمان.

  \n
\n

\n

\n

\n
• \n

  واقعیت آزمایی: تونایی ارزیابی عینی احساسات و افکارمان.

  \n
\n

\n

\n

\n
• \n

  مسئله گشایی: توانایی حل مسائل فردی و بین فردیمان.

  \n
\n

\n

\n

\n
• \n

  همدردی: توانایی آگاه بودن از هیجانات و فهمیدن هیجانات دیگران.

  \n
\n

\n

\n

\n
• \n

  رابطه بین فردی:توانایی بر قراری ارتباط خوب با دیگران.

  \n
\n

\n

\n

مدل بار-آن علاوه برا ین ۱۰ مولفه ی اصلی هوش هیجانی  ۵آسان ساز رفتار هوش هیجانی و اجتماعی را نیز در بر میگیرد:

\n

\n
• \n

  خوش بینی: توانایی مثبت بودن و نگریستن به جنبه روشن تر زندگی.

  \n
\n
• \n

  خود شکوفایی: تواناییی و سائق دستیابی به آرمان ها و شکوفا ساختن توان بالقوه مان.

  \n
\n
• \n

  شادمانی: توانایی خرسند بودن از خودمان دیگران و زندگی به طور کلی.

  \n
\n
• \n

  استقلال: توانایی اتکا به خود و رها بودن از وابستگی هیجانی به دیگران.

  \n
\n
• \n

  مسئولیت اجتماعی: توانایی همانند سازی و احساس جزئی از گروه اجتماعی داشتن (فورگاس^۲ و همکاران ۱۹۴۷، ۱۹۵۳ ترجمه نجفی ۱۳۸۵)

  \n
\n

\n

\n

\n

\n

\n

\n

\n

\n

\n

\n

\n

Tire.1994^۱

\n

Forgas.1947^۲

\n

ارتباط بین هوش هیجانی و سلامت روان

\n

۱-۷

\n

هوش هیجانی با سلامت روان همبستگی مثبت و با اختلالات روانی همبستگی منفی دارد. هوش هیجانی با سلامت روانی رابطه دارد. هوش هیجانی با رضایت از زندگی و کیفیت زندگی و تعاملات اجتماعی رابطه ی مثبت و با احساس تنهایی و افسردگی رابطه ی منفی دارد. هوش هیجانی با روان آزردگی و افسردگی رابطه ی منفی و با برون گرایی گشودگی نسبت به تجارب جدید قابل پذیرش بودن رضایتمندی از زندگی و توانایی شناختی رابطه مثبت دارد . به علاوه پژوهش های مختلف نقص در تنظیم هیجانات و هوش هیجانی را دربرخی اختلالات از جمله شخصیت مرزی –اختلال شخصیت اسکیزوتایپال با رگه های فرا خلقی اندازه گیری می شودو متغییر هایی مانند افسردگی اضطراب و سلامت روان و جسمانی کلی در بزرگسالان را مورد بررسی قرار می دهند.

\n

\n

۳۰ تا ۷۰ درصد پروژه / پاورپوینت / پاور پوینت / سمینار / طرح های کار افرینی / طرح توجیهی /  پایان نامه/  مقاله ( کتاب ) های اماده   به صورت رایگان میباشد

\n