خانه محصولات حساب کاربری ثبت نام

دانلود پاورپوینت آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه (کد14301)

شناسه محصول و کد فایل : 14501

نوع فایل : Powerpoint پاورپوینت

قابل ویرایش تمامی اسلاید ها دارای اسلاید مستر برای ویرایش سریع و راحت تر

امکان باز کردن فایل در موبایل - لپ تاپ - کامپیوتر و ...

با یک خرید میتوانید بین 342000 پاورپینت ، 25 پاورپوینت را به مدت 7 روز دانلود کنید

هزینه فایل : ~~105000~~ : 54000 تومان

تماس با پشتیبانی 09164470871

توضیحات محصول دانلود پاورپوینت آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه (کد14301)

دانلود پاورپوینت آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه

تاریخ فلسفه اسلامی 1

عنوان های پاورپوینت آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه ، تاریخ فلسفه اسلامی 1 عبارتند از :

\nآشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه\nتاریخ فلسفه اسلامی 1\nاصالت فلسفه اسلامیالیور لیمان مقدمه تاریخ فلسفه اسلامی\nاسلامی بودن فلسفه اسلامیدکتر نصر مقدمه تاریخ فلسفه اسلامی\nفلسفه عربی یا اسلامی\nمخالفان فلسفه در فرهنگ اسلامی\nماهیت فلسفه اسلامی\nاهل تفکیک\nعلامه طباطبایی\nشهید مطهریمقالات فلسفی 3/ 21-32\nمنابع تحقیق در تاریخ فلسفه اسلامی\nمنابع 1\nمنابع 2\nمنابع 3

تاریخ فلسفه اسلامی 1\nروش تاریخ نگاری فلسفه\n2. روش‌های مختلف تاریخ نگاری در فلسفهدکتر خسروپناه\nدوره ها از نظر هانری کربن\nدوره ها از نظر شهید مطهری\nطبقات فلاسفه

دانلود پاورپوینت آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه

دوره ها از نظر دکتر خسرو پناه\nحکمت و حکیم\nمعنا و مفهوم فلسفه در اسلامدکتر نصر، تاریخ فلسفه اسلامی\nقرآن و حدیث به عنوان سرچشمه و منبع الهام فلسفه اسلامیدکتر نصر

جریان های فکری در اسلام

معتزله

اشاعره

تاریخ فلسفه اسلامیپیشینه در یونان و ...\nسقراط (460 یا 469-399ق م)\nافلاطون (427-347 ق.م)\nارسطو (384-322ق.م)\nآثار

تاریخ فلسفه اسلامی 1

چرخش فلسفه از یونان به حوزه اسکندرانی و سریانی\nافلوطین (205-270م)\nاقانیم ثلاثه\nنظریه صدور (فیض)\nاثو لوجیا فلوطین\nردپاهای عرفانی در فلسفه افلوطین\nتاریخ فلسفه اسلامینهضت ترجمه\nنهضت ترجمه:\nمرحله اول از یونانی به سریانی\nمرحله دوم از سریانی به عربی\nتاثیر فلسفه یونان در دوره اول کلام معتزلیکندی، مقاله تاریخ فلسفه نصر\nتاثیر فلسفه یونان در دوره اول کلام معتزلیکندی، مقاله تاریخ فلسفه نصر

1-2\nکندی (185-252) ابویوسف یعقوب بن اسحق\nکندی (185-252) ابویوسف یعقوب بن اسحق\nآثار کندی:\nچند نکته:\nطبقه دوم\nطبقة سوم:\nطبقه سوم در اين طبقه پنج نفر قابل ذكرند:\n1.ابو بكر محمد بن زكرياى رازى

فارابی (258-339) (870-950)

دانلود پاورپوینت آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه\nآثار\nمنطق

تاریخ فلسفه اسلامی 1\nفلسفه فارابی\nاختلافات افلاطون و ارسطو و جمع فارابی بین آنها 1و 2\nاختلافات افلاطون و ارسطو و جمع فارابی بین آنها 3\nاختلافات افلاطون و ارسطو و جمع فارابی بین آنها 4\nاختلافات افلاطون و ارسطو و جمع فارابی بین آنها 5\nاختلافات افلاطون و ارسطو و جمع فارابی بین آنها 6

دانلود پاورپوینت آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه

مبانی فلسفی فارابی:\nنظریه عقول دهگانه:

نکات:\nنکات\nنظریه عقل انسانی:\nنکات\nنظریه نبوت:

موسی ملایری، تبیین وحی از فارابی تا ملاصدرا، قم: کتاب طه،\nفلسفه سیاسی:

دانلود پاورپوینت آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه

فلسفة سیاسی:

مدینة فاضله

نکات

طبقه‌بندی علوم:\nتفسیر قرآن:\nعلم النفس

تاریخ فلسفه اسلامی 1

تقسیم قوای نفس\nگرایش عرفانی

دانلود پاورپوینت آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه

طبقة چهارم:\nاخوان الصفا و خلان الوفا: (ح 373)

\n\n

تکه ها و قسمت های اتفاقی از فایل آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه ، تاریخ فلسفه اسلامی 1

\nسقراط (460 یا 469-399ق م)\nسقراط کتابی ندارد چون به شیوه دیالکتیک و حضوری معتقد بوده است و آموزش از طریق کتاب را با واسطه و بدون درک درست می‌داند.\nراه های شناخت اندیشه های سقراط:\n1ـ کتب افلاطون\n2ـ کتاب‌های گرنفون شاگرد سقراط (یادنامه‌ها یا خاطرات ـ بزم مهمانی یا ضیافت)\n3ـ نمایشنامه‌ ابرها ـ نوشته آریستوفانس معاصر سقراط\n4ـ اشارات پراکنده\n- خودت باش ـ خود را باش ـ خودت را بشناس ـ خود را بهتر کن\nـ زندگی ناآزموده ارزش زیستن ندارد\nـ فضیلت و معرفت\nافلاطون (427-347 ق.م)\n1- دوجهان:\n\nدانلود پاورپوینت آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه\n\nالف: بالا/ معقول/ یک نمونه / کامل/ ثبات/ مطلق / صرف / ابدی وازلی/غیرمکانمند / قائم به ذات -----مُثُل\nب:پایین/ محسوس/ چند نمونه/ ناقص/ تغییر/ نسبی/ مخالط/ غیرابدی و ازلی/ مکانمند/ غیرقائم به ذات.\n2ـ خلود روح\n3ـ فضیلت اخلاقی = کسب معرفت\n4ـ نظریه استذکار\n\nارسطو (384-322ق.م)\nآثار\n\nتاریخ فلسفه اسلامی 1\n\nتقسیم علم:\nنظری: فلسفه طبیعی، ریاضی، الهی\nعملی: سیاست، لشکرکشی، خطابه، اقتصاد\nشعری: هنرهای کلامی، غیرکلامی\nخدا= محرک نامتحرک\nرابطه نفس وبدن:\nرابطه ماده و صورت\n\nچرخش فلسفه از یونان به حوزه اسکندرانی و سریانی\nمکاتب\nنوفیثاغوریان\nفلسفه یهودی – اسکندرانی\nمسیحیت اولیه (غنوسیه)\nنو افلاطونیان (افلوطین)\nوجوه مشترک :\nبعد از مسیحیت\nاعتقاد به مسائل الهی\nداشتن مفهوم انتزاعی از خدا\nپست دانستن عالم ماده\nهبوط نفس آدمی از عالم برتر به دنیا\nعتقاد به عوالم واسطه\nریاضت\nکشف و شهود\nسعادت آن دنیایی\nافلوطین (205-270م)\n\nدانلود پاورپوینت آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه\n\nاقانیم ثلاثه\nاقنوم اول:\nاحد: غیرقابل وصف و تعقل ـ وحدت صرف.\nاقنوم دوم:\nنوس، عقل کلی، صادر اول\nاقنوم سوم:\nنفس کلی اصل حیات و حرکت\nنظریه صدور (فیض)\nعقل کلی و نفس کلی هر دو در اثر صدور ذاتی و ضروری به وجود آمده‌اند که نقصانی در احد ایجاد نمی‌کند (مانند خورشید و پرتوهایش)\nپس از عقل کلی و نفس کلی خود را سرایت می‌دهد وبسط می‌یابد.\n\nتاریخ فلسفه اسلامی 1\n\nاثو لوجیا فلوطین\nتوسط شاگردش فورفوریوس (تولد 232م) تدوین شده است.\nانتساب به شیخ یونانی (ارسطو) در ترجمه به عربی\nتشخیص این اشتباه در قرن 19\nاصل:\nنئادها (انئادها) یا نه گانه ها\nتاسوعات\nنام های دیگر:\nآپولوجیا\nآتولوجیا\nآثولوجیا (ابن ندیم)\nالثالوجیات (اخوانالصفا)\nترجمه ای آزاد از انئادهای 4-5-6-\nکتاب صبغه دینی دارد\nتلاش برای سازگاری بیان آرای افلاطون و ارسطو نموده است.\n\nردپاهای عرفانی در فلسفه افلوطین\nردپاهای عرفانی در فلسفه افلوطین\nصرف الوجود بودن احد\nغیر قابل شناخت بودن احد\nریاضت علمی و عملی در وصول به سعادت (در حکمت نظری و عملی)\nاتحاد و اتصال و فنا (سیرنزولی و صعودی)\nتاریخ فلسفه اسلامینهضت ترجمه\nدکترسیدمحمدکاظم علوی\nنهضت ترجمه:\nشروع قرن1هـ/ 7م رونق در قرن 2هـ/8م\nترجمه‌های نخستین: طب و کیمیا\nـ ابومنصور دوانیقی و ساخت شهر بغداد علمی\nـ مأمون و تأسیس بیت الحکمه در 217 هـ / 832م\nیوحنا بن ماسویه طبیب نصرانی رئیس اول\nحنین ابن اسحاق (877م) رئیس دوم\n\nمرحله اول از یونانی به سریانی\nترجمه به سریانی در مدرسه شهر اِدِسا در بین النهرین که در 363 که توسط قدیس افرائیم نصیبینی تاسیس شد\nبرخی آثار ارسطو به ویژه منطقی و نیز ایساغوجر فرفوریوس\nدر 489 به علت غلبه نسطوری گرایی به دستور امپراتور زنون بسته شد\nمهاجرت علما به نصیبین و جندی شاپور\nترجمه به فارسی\nترجمه آثار ارسطو و فرفوریوس و ... به سریانی در قرن ششم\n\nتاریخ فلسفه اسلامی 1\nانتقال از یونان به سوریه توسط مسیحیان سوریه\nمرحله دوم از سریانی به عربی\nمسیحیان نسطوری\nدعوت به دارالخلافه بغداد در 750 م\nترجمه آثار پزشکی\nترجمه آثار فلسفی\n\nتاثیر فلسفه یونان در دوره اول کلام معتزلیکندی، مقاله تاریخ فلسفه نصر\nتاثیر فلسفه یونان در دوره اول کلام معتزلیکندی، مقاله تاریخ فلسفه نصر\nمسلمانان (برخی متکلمان معتزلی) قبل از کندی با فلسفه آشناشده بودند\nابوالهذیل علاف\nنظام\nاما این تاثیر همواره در حاشیه بوده است هیچکدام رغبتی به تدوین مجموعه ای منظم کامل از مبانی تفکر فلسفی یونان نشان ندادند.\nاینها بیشتر متکلم بودند تا فیلسوف و از فلسفه استفاده کلامی می کردند.\n\nتا زمان کندی متکلمان از منطق برای دفاع از دین استفاده می کردند\nاما کندی خواست تا فلسفه را با دین جمع کند\nداوری، ص169\n1-2\nطبقة اول:\nکندی (185-252)\nطبقة دوم:\nشاگردان کندی + حرانی‌ها\nکندی (185-252) ابویوسف یعقوب بن اسحق\nکندی (185-252) ابویوسف یعقوب بن اسحق\nـ کندی نخستین فیلسوف اسلامی هست اما مؤسس فلسفهٔ اسلامی نیست.\nفلسفه از گذر کندی به فرهنگ اسلامی راه یافت.\nواضع برخی اصطلاحات است\nبرخی اصطلاحات مانند مراتب عقل، عقل بالقوه (هیولانی)، عقل بالفعل یا عقل ظاهر، عقل مکتسب (مستفاد)، عقل فعال.\nاما برخی اصطلاحاتش جا نیفتاد.\nروش وی در منطق دنبال نشد لذا معلم ثانی بعد از ارسطو فارابی است نه کندی.\n\nآثار کندی:\n260 اثر به روایت ابن ندیم\nفی الفلسفه الاولی (دربارة فلسفه اولی)\n\nدانلود پاورپوینت آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه\n\nفی حدود الاشیاء و رسومها (درباره تعریف و توصیف اشیاء)\nرساله درباره وحدت خداوند و تناهی ابعاد عالم\nرساله در ماهیت عقل\n”رسائل الکندی الفلسفیه “، محمد عبدالهادی ابوریده\n\nتاریخ فلسفه اسلامی 1\n\nچند نکته:\n1ـ سازگاری میان فلسفه و دین را مطرح کرد تا فلسفه را اسلامی کند\nدلایل او بر توافق میان فلسفه و دین:\n1ـ الهیات جزئی از فلسفه است. 2ـ وحی پیامبری و حقیقت فلسفی با هم سازگارند. 3ـ خداشناسی به طریقة منطقی واجب است.\n2ـ حقیقت:\nنبوی: راحت‌تر و روان‌تر.\nفلسفی: صعب و پر پیچ و خم.\n3ـ چون دلایل قرآنی قاطع‌تر است دین بر فلسفه رجحان دارد.\n4ـ دینی کردن تعریف فلسفه:\nفلسفه = شناخت حقیقت اشیا = شناخت خدا  اسلامی کردن فلسفه\n5ـ گرایش فلسفی: نوافلاطونی\nبرای این که بتواند جهان فلسفه و دین آشتی دهد گرایش نوافلاطونی را انتخاب کرد.\nبا اثبات جهان و خدا براساس برهان علیت و نظم این پروژه را کامل‌تر کرد.\n6- در برخی مسائل مانند پذیرش حدوث عالم مبنایی کلامی دارد آنهم مبنای معتزلی (اصل اختیار، عدل، توحید)\n\nطبقه دوم\n\nاين طبقه از دو گروه مختلف تشكيل مى‏شود:گروه شاگردان كندى و گروهى كه شاگرد كندى نبوده‏اند.\nطبقة سوم:\n1ـ ابوبکر محمدبن زکریای رازی (251-313)\n2ـ ابوالحسن شهیدبن الحسین البلخی (325)\n3ـ ابواحمد حسین بن ابوالحسین اسحاق بن ابراهیم بن زید بن کاتب (ابن کرنیب)؟ 2\n4ـ ابوبشر متی بن یونس (یونان) نصرانی منطقی بغدادی (328)\n5ـ ابونصر محمدبن محمدبن محمدبن طرخان فارابی (257-339).\nطبقه سوم در اين طبقه پنج نفر قابل ذكرند:\n1.ابو بكر محمد بن زكرياى رازى\n\n1.ابو بكر محمد بن زكرياى رازى كه به‏«جالينوس العرب‏»اشتهار يافته است.بيشتر شهرت و هم تخصص وى در طب است. در اين فن از طراز اول تاريخ شمرده مى‏شود.برخى او را در طب عملى و تجربى بر بوعلى ترجيح داده‏اند.در سال 251 متولد شده و در سال‏313 درگذشته است.قبلا گفتيم كه ابن النديم او را شاگرد بلخى شمرده است و احتمالا اين بلخى همان ابو زيد بلخى شاگرد كندى است.عليهذا رازى شاگرد شاگرد كندى است.قرائن ديگرى به دست آمده كه تاييد مى‏كند استاد رازى همان ابو زيد بلخى است (17) .\nابو زيد در سال‏243 يا 244 متولد شد و از شاگرد خود(رازى)كه در 251 متولد شده است‏7 يا 8 سال بزرگتر بوده است و البته اين بعيد نيست،خصوصا با توجه به اينكه رازى در بزرگسالى به تحصيل اشتغال پيدا كرده است.ابو زيد9 سال هم بعد از شاگرد خود زنده بوده است.استاد ديگر رازى ابو العباس ايرانشهرى است كه قبلا نام برديم و اطلاع درستى از او در دست نيست.\nرازى عقايد فلسفى خاص دارد،به فلسفه ارسطويى زمان خويش تسليم نبوده است.در باب تركيب جسم قائل به‏«اجزاء ذره‏اى‏»بوده است.عقيده خاصى در باب‏«قدماى خمسه‏»داشته است كه معروف است و كم و بيش در كتب فلسفه مطرح است.عقايد فلسفى رازى را در باب‏«قدماى خمسه‏»فارابى،ابو الحسين شهيد بلخى،على بن رضوان مصرى،ابن الهيثم بصرى رد كرده‏اند.\n\nتاریخ فلسفه اسلامی 1\n\nدر فهرست كتب رازى،كتاب فى النبوات آمده كه ديگران به طعن و استهزا نام او را«نقض الاديان‏»نهاده‏اند و كتاب ديگرى به نام فى حيل المتنبئين كه ديگران به طعن نام او را«مخاريق الانبياء»گذاشته‏اند.اين كتابها در دست نيست،ولى متكلمين اسماعيلى از قبيل ابو حاتم رازى و ناصر خسرو(و شايد منقول از ابو حاتم)در كتب خود به نقل قول از رازى مطالبى آورده مبنى بر اينكه او منكر نبوات بوده است.هر چند ابو حاتم نام رازى را نبرده است و از او با كلمه‏«ملحد»ياد كرده است ولى مسلم است كه منظور او محمد بن زكرياى رازى است.\n\nنظر به اينكه آن كتب در دست نيست،نمى‏توان اظهار نظر قطعى كرد ولى از مجموع قرائن مى‏توان به دست آورد كه رازى منكر نبوات نبوده و با«متنبئين‏»(مدعيان دروغين نبوت)در ستيزه بوده است.مباحثات رازى با ابو حاتم اسماعيلى در منزل يكى از بزرگان رى در حضور اكابر و بزرگان شهر و«على رؤوس الاشهاد» محال است كه در زمينه ابطال نبوات باشد و رازى صريحا و علنا همه نبوات را تكذيب كند و همه مذاهب را باطل بداند و در نهايت احترام هم زيست نمايد.اين كه برخى ادعا مى‏كنند كه ابو ريحان بيرونى كتابى به نام‏«نقض الاديان‏»و كتابى به نام‏«مخاريق الانبياء»به رازى نسبت داده است (18) به هيچ وجه صحيح نيست.ابو ريحان يكى از آن كتابها را«فى النبوات‏»و ديگرى را«فى حيل المتنبئين‏»مى‏خواند و به دنبال نام هر كدام كلمه‏«يدعى‏»را اضافه مى‏كند و مى‏رساند كه اين نام را ديگران داده‏اند.ابن ابى اصيبعه ضمن اينكه نسبت چنين كتابى را به رازى انكار مى‏كند،احتمال مى‏دهد كه برخى‏«اشرار»اين كتاب را ساخته و از روى دشمنى به رازى نسبت داده باشند و تصريح مى‏كند كه نام‏«مخاريق الانبياء»را دشمنان رازى نظير على بن رضوان مصرى به اين كتاب داده‏اند نه خود رازى.از سخن ابن ابى اصيبعه پيداست كه كتاب نبوات و كتاب حيل المتنبئين غير اين كتابى است كه اين نام به او داده شده است،و آن دو كتاب وضع روشنى دارد.\n\nبعلاوه،رازى سخت پابند به توحيد و معاد و اصالت و بقاء روح است.كتابى دارد فى ان للانسان خالقا متقنا حكيما (19) و كتابى دارد در رد سيسن ثنوى (20) رد بر مانويت)و رساله‏اى الى على بن شهيد البلخى فى تثبيت المعاد (21) و نظرش در آن كتاب-همچنانكه ابن ابى اصيبعه مى‏گويد-نقد نظريه منكران معاد است،و كتابى فى ان النفس ليس بجسم (22) .چگونه ممكن است كسى همه اصول مبدا و معاد و روح و نفس را پذيرفته باشد و منكر نبوات و شرايع باشد؟!بعلاوه او كتابى دارد فى آثار الامام الفاضل المعصوم (23) كه به احتمال قوى بر طبق مذاق شيعه در امامت نوشته است،و كتابى دارد به نام النقض على الكيال فى الامامة (24) و كتابى به نام كتاب الامام و الماموم المحقين (25) ،و همه مى‏رساند كه انديشه امامت فكر او را مشغول مى‏داشته است.بديهى است كسى كه منكر شرايع و نبوات باشد،درباره امامت‏حساسيتى ندارد.\n\nتاریخ فلسفه اسلامی 1\nبعيد نيست همچنانكه بعضى گفته‏اند (26) رازى تا حدودى طرز تفكر شيعى امامى داشته است و همه مفكرانى كه اين گونه طرز تفكر داشته‏اند،از طرف دشمنان شيعه اماميه متهم به كفر و زندقه مى‏شدند.\nگذشته از همه اينها استدلالى كه از رازى در انكار نبوت نقل شده،آنقدر سست و ضعيف است كه از مفكرى مانند رازى بسيار بعيد است،از قبيل اين كه اگر مى‏بايست مردم هدايت‏شوند چرا همه مردم پيامبر نيستند؟!\nآنچه مى‏توان گفت اين است كه رازى اشتباهات و انحرافاتى داشته است،ولى نه در حد انكار نبوات و شرايع،دشمنان او كه سخنان او را نقل كرده‏اند به او چنين چهره‏اى داده‏اند و اصل سخن رازى هم كه در دست نيست.ما در عصر خود كتابهايى ديده‏ايم كه خالى از اشتباهات و انحرافاتى نيستند،ولى مخالفان آن كتابها چنان چهره‏اى به آن كتابها داده‏اند كه اگر كسى اصل آن كتابها را نديده باشد باور نمى‏كند كه اين رسالات و مقالات در رد چنان كتابى باشد.\n\nرازى دو دسته مخالف داشته است:مخالفانى كه بر آراء فلسفى او رد نوشته‏اند مانند فارابى و شهيد بلخى و ابن هيثم و بعضى ديگر،و مخالفانى كه بر آراء مذهبى او رد نوشته‏اند.تنها اين گروه كه همان اسماعيليان‏اند و تاريخ،خود آنها را«ملاحده‏»مى‏خواند،چهره‏«الحاد»به رازى در تاريخ داده‏اند و ديگران را هم تا حدى تحت تاثير قرار داده‏اند.اخيرا ملاحده عصر ما به نحوى ديگر در تاييد ملاحده اسماعيلى چهره الحادى به رازى مى‏دهند،ولى نه به منظور بلا توجيه ساختن رازى بلكه به منظور توجيه كردن خودشان.\n\nمطلبى ديگر كه بايد ناگفته نماند اين است كه رازى عليرغم نبوغ و تخصص در طب،در انديشه‏هاى فلسفى توانا نبوده است.مى‏توان به ابن سينا حق داد كه در پاسخ به پرسشهاى ابو ريحان بيرونى،رازى را«المتكلف الفضولى المتكلم بما لا يعنيه‏»مى‏خواند.\n\nفارابی (258-339) (870-950)\n\n5.ابو نصر محمد بن محمد بن محمد بن طرخان فارابى.بى نياز از معرفى است.به حق او را«معلم ثانى‏»و«فيلسوف المسلمين من غير مدافع‏»لقب داده‏اند (30) .اهل تركستان است.معلوم نيست كه ايرانى‏نژاد است‏يا ترك‏نژاد.هم زبان تركى مى‏دانسته و هم زبان فارسى،ولى تا آخر در جامه و زى تركان مى‏زيسته است.مردى بوده فوق العاده قانع و آزادمنش،غالبا كنار نهرها و جويبارها و يا گلزارها و باغستانها سكنى مى‏گزيد و شاگردان همان جا از محضرش استفاده مى‏كردند.نواقص كار كندى را در منطق تكميل كرد.\nگويند فن تحليل و انحاء تعليميه منطق را كه تا آن وقت در اختيار كسى نبود و يا ترجمه نشده بود،فارابى به ابتكار خود افزود،و همچنين صناعات خمس و موارد استفاده از هر صنعت را او مشخص ساخت.فارابى از افرادى است كه عظمتش از او شخصيتى افسانه‏اى ساخته است تا آنجا كه ادعا كرده‏اند او هفتاد زبان مى‏دانسته.او از افراد خود ساخته است.\nاستاد قابل توجهى نديده است.استاد او يوحنا بن حيلان بوده.منطق را نزد او آموخته است.متاخرين عموما مى‏نويسند كه او ابتدا در بغداد نزد ابو بشر متى تحصيل كرد و سپس به حران رفت و نزد يوحنا بن حيلان به تحصيل منطق پرداخت (31) . ظاهرا مدرك اين نسبت،سخن ابن خلكان است،اوست كه چنين تصريحى كرده بدون اين كه مدركى نشان دهد.ولى از گفته ابن القفطى و ابن ابى اصيبعه معلوم مى‏شود كه فارابى معاصر ابو بشر بوده و شخصيتى مافوق او در زمان خود او داشته است.\n\nابن القفطى مى‏گويد:«و كان ابو نصر معاصرا لابى بشر متى بن يونس الا انه كان دونه فى السن و فوقه فى العلم‏»يعنى فارابى با ابو بشر هم عصر بود،از او به سال پايينتر و به علم بالاتر بود.قريب به همين است‏سخن ابن ابى اصيبعه.بعلاوه بسيار بعيد است كه فارابى پس از درك حوزه ابو بشر متى و استفاده از او در بغداد،به حران نزد يوحنا بن حيلان براى تحصيل منطق برود.خود فارابى فقط از يوحنا بن حيلان به عنوان معلم ياد كرده است.ابن القفطى مدعى است كه فارابى در بغداد نزد يوحنا تحصيل كرده است.\nفارابى در سال‏257(شش سال بعد از تولد رازى و يك سال قبل از درگذشت كندى)متولد شد و در سال‏339 درگذشت. هشتاد و دو سال عمر كرد.\nفارابى فيلسوفى است مشائى و در عين حال خالى از مشرب اشراقى نيست،چنانكه كتاب فصوص الحكم او حكايت مى‏كند.او در عين حال يك نفر رياضى‏دان و موسيقى‏دان درجه اول است.آراء سياسى و نظريات خاص درباره مدينه فاضله دارد كه معروف است.فارابى فلاسفه قبل از خود را تحت الشعاع قرار داد.تالى‏تلو ارسطو شمرده شد و«معلم ثانى‏»لقب يافت.\n\nآثار\nمنطق\nتوجه زیاد فارابی به منطق\n1ـ منطق ارسطو را به صورت کاملاً صحیح و درست به زبان عربی تدوین کرد و از کج فهمی جلوگیری کرد و اصلاح کرد.\nلقب ”معلم ثانی“ را به خاطر همین انسجام بخشی منطق به او داده اند.\nباب بندی منطق ارسطو در فلسفه اسلامی\nشکل دادن صناعات خمس\n\nتاریخ فلسفه اسلامی 1\nفلسفه فارابی\nمبادی معرفتی فارابی:\n1ـ وحدت فلسفه:\nحقیقت فلسفی یکی است و تفاوت‌ها همه در تعابیر است\nکتاب الجمع بین رایی الحکیمین\n2ـ وحدت علوم نظری و عملی (مابعدالطبیعه و علم النفس)\n3ـ وحدت حقیقت فلسفی و دینی\n4ـ وحدت فلسفه و تفکر دینی با سیاست\nنتیجه: اتحاد سه حقیقت فلسفی، نبوی و مدنی\n\nاختلافات افلاطون و ارسطو و جمع فارابی بین آنها 1و 2\n1- روش زندگی\nافلاطون: عرفانی وزاهدانه\nارسطو: اجتماعی و اهل معاشرت و وزارت\nجمع فارابی:\nاختلاف در شخصیت و مزاج بوده و این اختلاف در عقیده و نظر نبوده است وارسطو همان روش اخلاقی افلاطون را دنبال می‌کند.\nروش صوفیانه افلاطون مربوط به ایام پیری او بوده است (افلاطون الهی)\n2- روش نگارش\nافلاطون: رمز آلود و دشوار\nارسطو: واضح و مرتب با تبویب و ترتیب\nجمع فارابی:\nهدف هر دو این بوده است که از فلسفه در برابر دستبرد نا اهلان حفاظت کنند یکی با دشوار نویسی و دیگری با باب بندی و تفصیل\n\nاختلافات افلاطون و ارسطو و جمع فارابی بین آنها 3\n3- نظریه مُثُل\nافلاطون: پذیرش عالم معقولات و مفارق از ماده\nارسطو: انکار\nجمع فارابی:\nمثل را باید عبارت از صور موجود در عقل الهی دانست که هر دو قائلند.\nنقد:\nاولا مثل از نظر افلاطون قائم به ذات هستند\nثانیا آنچه به ارسطو نسبت داده از کتاب اثولوجیا بوده که از افلوطین است.\nاختلافات افلاطون و ارسطو و جمع فارابی بین آنها 4\nنظریه معرفت یا تذکر\nافلاطون: معرفت = استذکار صور مثلی\nارسطو: معرفت استدلالی از طریق تجرید صور محسوس\nجمع فارابی:\nمعرفت همان تجرید است و این تقارب و همانند کردن صور است یکی با صور مثلی سابق یکی با صور حسی سابق\nجای نقد دارد\nاختلافات افلاطون و ارسطو و جمع فارابی بین آنها 5\nحدوث و قدم عالم\nافلاطون: عالم صانعی دارد که آن را از عدم پدید آورده است\nارسطو: قدیم است\nجمع فارابی:\nگرچه ارسطو در کتاب سماء عالم چنین گفته اما در اثولوجیا یا الربوبیه معتقد به خلق از عدم شده است\nنقد:\nاثولوجیا از افلوطین است\n\nاختلافات افلاطون و ارسطو و جمع فارابی بین آنها 6\nنظریه اخلاقی (عادت)\nافلاطون: ذات و استعدادات ذاتی اخلاق را می سازد و با عادت و ممارست دشوار است که عوض شود\nارسطو: اخلاق با تمرین و ممارست تغییر پذیر است\nجمع فارابی:\nنه افلاطون منکر تغییر پذیری است نه ارسطو منکر اختلاف ذاتی اشخاص\nمبانی فلسفی فارابی:\nمبانی فلسفی:\n1ـ نظریه عقول دهگانه برای حل مسأله ربط کثیر به واحد براساس نظریهٔ فیض Emanation\n2ـ نظریه عقل انسانی\n3ـ نظریه نبوت\n\nنظریه عقول دهگانه:\nاین نظریه برای حل مسألهٔ ربط کثیر به واحد است.\nبراساس نظریه فیض (Emanation ) ارائه شده است.\nخداوند همانند یک عقل تام التجرد است که اصلی‌ترین فعالیتش خودآگاهی است و براساس همین خودآگاهی فیض و صدور صورت می‌پذیرد.\nاماعقل اول علاوه بر خودآگاهی، خداآگاهی و تعالی آگاهی را نیز دارد لذا وجود از او صادر می‌شود.\n\nدانلود پاورپوینت آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه\nنکات:\nنکته اول:\nتدبر عالم تحت قمر به دست عقل فعال است.\nنکته دوم:\nهر فلک صورت خاصی دارد که نفس آن است و نفس نیروی خود را از عقل قبلی می‌گیرد که آن اشتیاق به عقل خود است.\nنکته سوم:\nمراتب بیان شده با اصطلاحات دینی قابل تطبیق است.\nواجب  خدا\nعقول  مقربان و ملائکه\nعقل فعال  روح الامین و روح القدس\nنکته چهارم:\nمراتب شش‌گانه وجود (مبادی وجود):\n1ـ واجب 2ـ عقول 3ـ عقل فعال 4ـ نفس 5ـ صورت 6ـ ماده.\n\nنکات\nنکته پنجم:\nکیفیت خلقت:\n1- ابداعی: خلق عقول (فقط حدوث ذاتی دارند)\n2- غیر ابداعی: خلق عالم ماده از عقول (حدوث زمانی دارند)\nنکته ششم:\nدر این نظریه عناصر ارسطویی و اسکندرانی یافت می‌شود اما ابداع خود فارابی است (نظریه نجومی ارسطو و نظریه صدور فلوطین).\nنکته هفتم:\nمدل طراحی شده برای تطبیق حقایق فلسفی دینی و پایه‌ریزی مدینه فاضله استفاده شده است.\nحقیقت فلسفی ـ حقیقت نبوی ـ حقیقت مدنی\nنظم عالم کبیر ـ نظم عالم صغیر.\nنکته هشتم:\nخلق «لامن شیء» را به جای «من لاشیء» مطرح کرد.\nخلق ”من لا شیء“ = خلق از عدم\n\nتاریخ فلسفه اسلامی 1\n\nنظریه عقل انسانی:\nنکات\nنکته 1:\nهر چند این نظریه با بخش سوم کتاب «دربارة نفس» ارسطو ارتباط دارد لیکن بیان مرتبه عقل مستفاد که برای ارسطو ناشناخته بوده است کاملاً آن را از نظریه ارسطو جدا می‌کند.\nنکته 2:\nاین نظریه به ارتباط روان‌شناسی و جهان‌شناسی کمک می‌کند.\nنکته 3:\nاین نظریه در میان فلاسفه مسلمان و مسیحی مقبولیت عام داشته است.\nابن سینا ـ ابن رشد ـ ابن میمون.\nنکته 4:\nعقل مستفاد عین عقول مفارقه و به منزله پیوندی میان دانش بشری و وحی و الهام است اما در اسکندر افرودیسی و کندی این طور نیست.\nنکته 5:\nعقل مستفاد با عقل فعال متحد می‌گردد و شبیه عقول می‌گردد و نه تنها قادر است خود و معقولاتی را که از اشیاء مادی به دست آورده است تعقل نماید بلکه قادر است عقل فعال و سایر جواهر مجرد مفارق را نیزادراک نماید.\nنظریه نبوت:\nدفاع از نبوت و وحدت حقیقت فلسفی و نبوی در مقابل شبهات ابن راوندی و زیر سوال رفتن آشتی میان آندو\nاتحاد با عقل فعال\nمشاهده صور معقول ---- حکماء و فلاسفه\nالهام در خیال و وحی ---- پیامبران\nالهام ضعیف تر در خیال ---- دیگر اولیاء\nاتحاد با عقل فعال در پیغمبر از راه الهام در خیال میسر است.\n\nتوضیح مهم:\nخیال و اتصال از طریق خیال به عقل فعال در پیامبر علاوه بر تعقل و اتصال عقلانی به عقل فعال است. قوه عقل و تعقل صور را به صورت کلی و معقول دریافت می‌کند و بیان این صور به همین صورت برای مردم سنگین و غیرقابل درک است. پیامبر از قدرت تخیل ویژة خود که به تقلید و بازآفرینی از آن تعبیر شده است می‌تواند این ادراکات معقول را با ادراکات محسوس، ملموس و سمبلیک دریافت کند و ابلاغ کند و این وحی است.\nباید به خاطر آورد که سفر چهارم بازگشت از حق است به سوی خلق مأموریتی که فقط برای پیامبران تعریف شده است.\nتاثیر نظریه نبوت فارابی\nپذیرش توسط ابن سینا\nعدم پذیرش توسط ابن رشد\nتوجه متاخران مانند سید جمال و محمد عبده به آن\nموسی ملایری، تبیین وحی از فارابی تا ملاصدرا، قم: کتاب طه،\nص 61\nبکار گرفتن قوه تخیل در تبیین امر وحی فقط برای تبیین بخشی از ادراکات نبی است (صور مخیله) .... [ اما در صور معقوله اتصال از طریق قوه عقل نبی است.]\nص 62\nنسبت بین نبی و فیلسوف\nشرایط فیلسوف از شرایط عامه نبوت به حساب می آید. اما شرایط اختصاصی نبی کمال قوه متخیله است.\nفلسفه سیاسی:\nتنها فیلسوف سیاسی\nطرح تمدن اسلامی\nپرداختن به سیاست و اجتماع\nمدینه فاضله\n\nفلسفة سیاسی:1ـ مدینة فاضله\nجامعه آرمانی، جامعه ایده آل، آرمان شهر، ناکجاآباد، utopia\nفارابی\nابن مسكويه\nرازي\nخواجه نصيرالدين طوسي\nامام محمد غزالي\nآرمانشهر افلاطون آرمانشهر اُگوستين آرمانشهر فارابى آرمانشهر مور آرمانشهر اتين كابه آرمانشهر ويل دورانت\n\nنکات\nنکته اول:\nمدینه فاضلة فارابی، مسکن واحدی است که در آن گروهی از افاضل و اخیار و سعداء تحت ریاست رئیسی که بلافاصله و بی‌واسطه از افاضه «عقل فعال» بهره مند است و در ارشاد و تعلیم محتاج به هیچ انسانی نیست گرد آمده‌اند و یکدیگر را بر اشیایی که به وسیلة آنها نیل به سعادت حقیقی ممکن می‌گردد معاونت می‌کنند.\nاین مدینه ماهیتاً با اجتماعات مدنی دیگر از لحاظ ریاست، اهالی، قانون و غایت، متفاوت است\nنکته دوم:\nتشبیه مدینه به ارگانیسم بدن\nرئیس مدینه  قلب\nنکته سوم:\n1ـ طبقه رؤسا: ریاست می‌کنند و کسی بر آنها ریاست نمی‌کند (مخدوم مطلق هستند).\n2ـ طبقه متوسط: هم رئیس‌اند و هم مرئوس (هم مخدوم و هم خادم).\n3ـ طبقه خدمت‌گزاران: فقط مرئوس و خادم هستند.\n\nنکتة چهارم:\nحاکم مدینة فاضله به عقل فعال متصل است\nپیامبر و امام\nعناوینی همچون رئیس، امام، ملک، فیلسوف و حکیم دارد.\nنکتة پنجم:\nشرط تحقق ریاست حکمت و فلسفه است.\nنکته ششم:\nجمع میان فیلسوف، شارع و رهبر (امام)\nنکته هفتم:\nانحراف از جامعه ایده‌آل (گونه‌های مختلف جوامع)\nمدینه های جاهله:\nمدینه فاسقه\nمدینه ضاله\n\nطبقه‌بندی علوم:\nعلم زبان ـ علم منطق ـ علم ریاضی ـ علم طبیعی ـ علم الهی ـ علم مدنی ـ علم فقه ـ علم کلام.\nنکته:\nملاک علم بودن در نظر فارابی، نیل به سعادت است و این گرایشی کاربردی است.\nتفسیر قرآن:\n1ـ امور معجزی، نهایتاً با اصل علیت توجیه می‌شود.\n2ـ سمعیات (نقلیات) به معنای ظاهری نیستند مانند لوح و قلم و ... تأویل بردارند.\n3ـ امور اخروی جسمانی قابل تأویل به روحانی هستند.\n\nدانلود پاورپوینت آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه\nعلم النفس\nنفس\nمختص انسان نیست\nجوهر بسیط مفارق\nرد وجود نفس پیش از بدن\nرد تناسخ\nتقسیم بندی نفوس در بقاء\nتقسیم نفوس آدمی:\nـ به کمال رسیده  به صورت مجرد باقی می‌مانند.\nـ جاهله  با بدن نابود می‌شوند.\nـ مریض  در حد نفس هیولانی باقی می‌مانند و نمی‌توانند مفارق از ماده باشند.\nـ فاسقان  خالد در شقاوت هستند.\n\nتقسیم قوای نفس\n\nقوای نفس وحدت دارند\nهر یک برای مادون خود صورت و برای مافوق خود ماده است\nبرترین قوا، قوه ناطقه است که ماده برای قوه ای دیگر نیست.\nگرایش عرفانی\nفارابی و عرفان\nگرایش عرفانی در فصوص الحکمه\nسیر نزولی و صعودی خلقت\nاتصال عارف به عقل فعال به واسطه تخیل\nعقل فعال\nواسطه فیض\nدر رابطه با اجسام = واهب الصور\nدر رابطه با وحی و نبوت = روح الامین\nدر رابطه با اعطای روح و قبض آن = روح القدوس\nطبقة چهارم:\n1ـ یحیی بن عدی منطقی نصرانی (363 یا 364)\n2ـ اخوان الصفا و خلان الوفا (نیمة قرن چهارم)\nابوسلیمان محمدبن معشر بستی\nابوالحسن علی بن هارون زنجانی\nابواحمد مهرجانی معوفی\nزیدبن رفاعه\nاخوان الصفا و خلان الوفا: (ح 373)\n\nاخوان الصفا و خلان الوفا و اهل الحمد و ابناء المجد\nدر زمان حکومت آل بویه (334- 447 هـ)\nـ فعالیت پنهانی داشته‌اند تا این که ابوحیان توحیدی (400 هـ) نام پنج تن را می‌شناساند.\nابو سلیمان محمد بن معشر بُستی معروف به مقدسی\nابوالحسن علی بن هارون زنجانی\nابو احمد محمد بن نهرجوری (مهرجانی)\nعوفی\nزید بن رفاعه\n\n«این گروه معتقد بودند شریعت به نادانی ها و گمراهی ها آلوده شده است و برای پاک کردن آن راهی جز فلسفه نیست، و اگر فلسفه یونانی و شریعت اسلامی با یکدیگر در آمیزند، کمال حاصل خواهد شد ..»\nحسینی کوهساری ص 65\n\nـ رسائل اخوان الصفا نویسندگان مختلفی و ناشناخته‌ای دارد و دائره‌المعارفی است.\nـ برداشت باطنی از دین و گرایش معنوی.\nـ تلفیق میان علم و دین  لذا علم و فلسفه را به شیوة متصوفه و دین را به طریق تشبیه و تمثیل تأویل نموده‌اند.\n\nدانلود پاورپوینت آشنایی با انواع روش های تاریخ نگاری فلسفه\nـ چهار مرتبه داشته‌اند:\n1ـ پایین‌ترین مرتبه: الاخوان الابرار الرحما (مرتبه مبتدیان، ارباب ذوی الصنایع)\nکسانی که در پانزده سالگی رسیده بودند.\n2ـ مرتبة بعدی: الاخوان الخیار الفضلا (مرتبه رؤسا)\nکسانی که سی تا چهل داشتند.\n3ـ مرتبة بعدی: الاخوان الفضلا الکرام (مرتبه ملوک)\nکسانی که چهل و پنجاه داشتند.\n4ـ آخرین و بالاترین مرتبه: مرتبه نبوی یا ملکی\nپنجاه و بالاتر داشتند.\n\nتاریخ فلسفه اسلامی 1\nـ در شناخت‌شناسی تابع افلاطون و سقراط هستند:\nثنویت روح و بدن + استذکار + تعلیم سقراطی.\nـ در هستی‌شناسی نوافلاطونی هستند:\nاحد و نظریه فیض و مراتب وجود است.\nـ اخلاق:\nبالاترین فن تزکیه نفس است اصول فکری و فلسفی آنها یکسره و در اصول اخلاقی خلاصه می‌شود. همة فضایل از آن روح و همه رذایل از آن جسم است.\n\nطبقة پنجم:\n1ـ ابوسلیمان محمدبن طاهر بن بهرام سجستانی (370؟-380؟-390)\n2ـ ابوالحسن عامری (381)\n3ـ ابوالخیر حسن بن سوار معروف به ابن الخمار (408)\n4ـ ابوعبدالله ناتلی\n\n30 تا 70 درصد پروژه | پاورپوینت | سمینار | طرح های کارآفرینی و توجیهی | پایان-نامه | پی دی اف مقاله ( کتاب ) | نقشه | پلان طراحی | های آماده به صورت رایگان میباشد ( word | pdf | docx | doc | )